
وقتی آدمهای سرشناس و موفق دست به خودکشی میزنند، کار رسانهای میتواند به مسئلۀ مرگ و زندگی تبدیل شود. تحقیقات متعددی نشان داده است که گزارش پرآبوتاب خودکشیِ آدمهای معروف، ناگهان، باعث افزایش محسوس تعداد خودکشیها میشود. بااینحال، همیشه اینطور نیست که حرفزدن دربارۀ خودکشی باعث ترغیب آدمها برای این کار شود. درواقع، برعکس، اگر مکرراً از آدمها بپرسیم که آیا به آسیبزدن به خودشان فکر میکنند یا نه، شاید بتوانیم جانهای زیادی را نجات دهیم.
نیویورکر — خودکشیهای مکرر در بین آدمهای بسیار موفقی که دستاوردهای فراوان داشتهاند حیرتآور است. این مسئله به بقیۀ ما نشان میدهد که، برخلاف آنچه گفته میشود، موفقیتِ بیشتر خوشبختیِ بیشتر نمیآورد. همچنین روشن میکند که هیچکس از خطر خودکشی در امان نیست و هر راهکار دفاعیای که در برابر خودکشی داریم احتمالاً ناکارآمد است. کیفهای کیت اسپید بامزه و جذاب بود. ظاهر عجیبوغریبش واقعی به نظر میرسید و از آن سرزندگی میبارید. آنتونی بوردین بهطرزی باورنکردنی موفق بود و به اندازهای جایزه برده بود که میتوانست به محبوبترین جایزهاش جایزه بدهد. خودکشیهای خبرسازی مثل اینها خودکشیهای تقلیدی را به دنبال میآورد؛ پس از خودکشی رابین ویلیامز، آمار خودکشی حدود ۱۰ درصد جهش داشت. چنین رویدادهای خبرسازی همیشه منجر به سِیر صعودی آمار میشوند. همین شما که دارید این متن را میخوانید، همین الان، احتمال خودکشیتان بهلحاظ آماری بالا رفته است. کسی چه میداند؟ شاید بوردین هم وقتی داشته آمادۀ خودکشی میشده خبر خودکشی کیت اسپید را شنیده باشد. اکنون همۀ ما از نظر آماری بیشتر از ده سال قبل در معرض خودکشی هستیم. این افزایش آسیبپذیری، بهخودیخود، …