ای کاش می‌دانستم در فکرش چه می‌گذشت<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

ای کاش می‌دانستم در فکرش چه می‌گذشت

چطور تشخیص ‌دهیم کسی در خطر است، و چطور کمکش کنیم؟

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۳ دقیقه مطالعه

bookmark
ای کاش می‌دانستم در فکرش چه می‌گذشت

بازماندگانِ افرادی که خودکشی کرده‌اند در یک چیز شریک‌اند: حسرت می‌خورند که ای کاش آنجا بودیم، ای کاش سراغش رفته بودیم، شاید می‌توانستیم چیزی بگوییم یا کاری کنیم. اما دشواری اصلی در پیشگیری از خودکشی همین‌جاست. بسیاری از افرادی که خودکشی می‌کنند هیچ علامتی که نشانۀ مشکلی جدی باشد از خود بروز نمی‌دهند. نویسندۀ این یادداشت از برادرش می‌نویسد که علائم افسردگی نداشت، شغل جدیدی پیدا کرده بود و زندگی‌اش رونق تازه‌ای گرفته بود؛ کسانی که او را یک روز قبل از خودکشی دیده بودند می‌گفتند ظاهری خوش و خرم داشته است. پس چطور تشخیص ‌دهیم کسی در خطر است، و چطور کمکش کنیم؟

تورنتو استار — خیلی اوقات از خودم می‌پرسم آن لحظه‌ای که برادرم دیوید به رودخانه پا می‌‌گذاشت در فکرش چه می‌گذشت. شاید، در آن روز از دسامبر ۲۰۰۵، به جایی رسیده که رنجِ روانی‌ را همچون صدای آبشار می‌شنیده است، آبشاری که خروشش نگذاشته صدای تفکر عقلانی را بشنود. و همین ناامیدی است که همیشه نگران‌کننده است.

واژۀ despair از فعل لاتین desperare، به معنی امیدنداشتن، گرفته شده است. امید کیفیتی است ناملموس، هم ذهنی است و هم تغییرپذیر. قطعاً برادرم در جوانی آدم امیدواری بوده است. بیشترِ آدم‌ها همین‌طورند. حتی ظاهرش هم ظاهر آدم‌های امیدوار بود، پسری موطلایی و صاف‌وساده که بی‌درنگ دل به دریا می‌زد. ذاتاً خوش‌بین بود. تازه چهل سالش شده بود که نامه‌ای برایم فرستاد و گفت مصرف ماری‌جوانا را کمتر کرده و هرطور شده دارد بدهی‌هایش را صاف می‌کند. امیدوار بود. ولی از یک جایی به بعد امیدش را از دست داد.

چرا بعضی‌ها مدت‌ها فکر خودکشی را سبک و سنگین می‌کنند، و بعضی‌ها قاطع و بی‌محابا دست‌به‌کار می‌شوند؟ سالانه بیست میلیون نفر اقدام به خودکشی می‌کنند، …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۲۰ فصلنامه ترجمان علوم انسانی (پاییز ۱۴۰۰) منتشر شده است.