
قرار بود اینترنت ما را آگاهتر و همدلتر کند، اما حالا بیش از هر زمان دیگری حس بیهودگی، آشفتگی و ناتوانی ایجاد میکند. هر بار که به شبکههای اجتماعی سر میزنیم، با ترکیبی از رنج انسانی، تبلیغات نامربوط، نظریههای توطئه و شوخیهای بیمعنا مواجه میشویم، ترکیبی که مرز میان فاجعه و سرگرمی را از میان برداشته و تجربهٔ آنلاین را به حسی سرد و بیمعنا بدل کرده است. چارلی وارزل، خبرنگار آتلانتیک، در این گزارش نشان میدهد که پلتفرمهای دیجیتال، بهویژه در دل بحرانها، نه ابزار کمک و همدلی، بلکه مایۀ سردرگمیاند. آیا هنوز میتوان به اینترنتی انسانیتر و سودمندتر امید بست؟
آتلانتیک — این هفته تصویری در شبکههای اجتماعی واقعاً مرا تحت تأثیر قرار داد، عکسی محو از مرد و زنی که انگار جلوی در خانهشان ایستاده بودند. تصویری صمیمی بود -هر دو نگاهشان را به نوزادی که در آغوش مادر بود دوخته بودند. به نظر میرسید یکی از اولین عکسهای یک خانوادۀ جدید باشد، اما توضیح پای آن عکس قلبم را به درد آورد: «این عکس در جریان آتشسوزی ایتن کنیون به حیاط ما افتاده. کسی از پاسادنا/آلتادنا این افراد را میشناسد؟».
عکس کاملاً سالم مانده بود، نه سوخته بود و نه پاره شده بود، اما گویی جهانی ازدسترفته را به تصویر میکشید. وقتی به عکس خیره میشدی -قطعهای از تاریخ خانوادگی که همان بادهایی که آتشهای لسآنجلس را شعلهور میکنند آن را به اینجا آورده بودند- کمکم میتوانستی ابعاد آنچه را که از دست رفته است درک کنی، نوعی اندوه که در هیچ فرم بیمهای قابل ثبت نیست.
و بعد، اسکرول میکنی. تصویری ماهوارهای از محلهای سوخته و ویرانشده کنار اخباری دربارۀ کار و شغل قرار گرفته است. در اینستاگرام، کمپینی میبینی برای حمایت از زنی …