فارابی، مؤسس فلسفۀ اسلامی<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

فارابی، مؤسس فلسفۀ اسلامی

اشاره‌ای به مقام فارابی در تاریخ فلسفۀ اسلامی

نقدنامه علوم انسانی

۱۹ دقیقه مطالعه

bookmark

فارابی‌شناسان کمتر به مقام تاریخی این فیلسوف و بیشتر به آثار و آراء او نظر دارند و حداکثر در پژوهش‌هایشان از تأثیری که از گذشتگان پذیرفته و اختلافی که با آنان (آن‌هم در مسائل) داشته است، می‌گویند. من در رسالۀ خود قصد پژوهش در آثار و آراء و فراهم‌آوردن رساله‌ای جامع دربارۀ فارابی نداشته‌ام؛ بلکه می‌خواستم بدانم که او از کجا آمده و چه کرده و حاصل کارش چه بوده است. به عبارت دیگر به مقام و شأن تاریخی‌اش نظر داشته‌ام و این چیزی نیست که در روش پژوهندگانی که نظر به پژوهش آراء و اقوال دارند و بعضی از آنها متأثر از اثر شرق‌شناسی‌اند، جایی داشته باشد. پس طبیعی است که به نظر من دربارۀ تأسیس فلسفه اسلامی اعتنا و توجه نشود و در مجالس بحث هم هیچ‌کس از مؤسس‌بودن فارابی و اینکه او چرا به سیاست توجه کرده است، نگوید. نویسندگانی هم که دربارۀ آثار و نوشته‌های راجع به فارابی کتاب و مقاله نوشته‌اند، حتی اشاره‌ای به جایگاه فارابی در تاریخ فلسفۀ دورۀ اسلامی نکرده و از مقام او در تأسیس حرفی نزده‌اند.

گاهی به نظرم می‌رسد که این بیگانگی با فکر تاریخی احیاناً به نفرت از آن و پیروانش تبدیل شده است. من هرگز با هیچ‌کس در مال و جاه نزاع نداشته و اگر نظری داشته‌ام، اظهار کرده‌ام. نمی‌دانم چه شده است که به نظر من در مورد فارابی که می‌توانسته است لااقل مایۀ فخر باشد، توجه نشده است. بعضی دوستانم می‌گویند فهمش مشکل است. فهم مطلبی که پنجاه سال پیش چاپ شده و بارها آن را توضیح داده‌ام، برای اهل فلسفه دشوار نیست؛ مگر آنکه فهمشان آن را دوست ندارد و به آن رو نکند. فهم عمومی در هر زمان ظرفیتی دارد که همه‌چیز در آن نمی‌گنجد و به همه‌چیز راه نمی‌دهد؛ زیرا با مقبولات و مشهوراتی قوام پیدا کرده است که اجازۀ ورود سخن و نظر …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۱ مجلهٔ نقدنامه علوم انسانی (شهریور ۱۴۰۲) منتشر شده است.