
این روزها بازار فروش شادی و خوشبختی داغ است. هر کسی بساطی پهن کرده و توصیههایی برای رستگارشدن میفروشد. آرتور بروکس میگوید نباید در این وضعیت آشفته گیج شد. در طول تاریخ، فقط دو سبک خوشبختی وجود داشته: یا کسانی که میگفتند برای خوشبختی باید راحت گرفت و لذت برد، یا آنهایی که لذتگرایی را تحقیر میکردند و میگفتند خوشبخت کسی است که به وظیفهاش عمل کند. آیا میتوان این نزاع لذت و فضیلت را حل کرد؟
آتلانتیک — این روزها همه از رازهای شادبودن سخن میگویند و شگردهای متنوعی ارائه میدهند؛ اما این روشها، بیش از آنکه کمککارمان باشند، سرگشتهمان کردهاند. برخی از آنها دستورالعملهایی هستند که میتوانند به رفتاری ثابت در زندگی بدل شوند، مانند توصیه به بخشندهبودن و شکرگزاریکردن. برخی هم فعالیتهایی پیشپاافتادهاند، مانند خوردن کلم و تختهنرد بازیکردن. برخی از این روشها هم صرفاً بنگاه کسب درآمد هستند.
اما جدیترین رویکردها به شادمانی با دو سنت فلسفی یونان باستان ارتباط مستقیم دارند؛ مروّجان این دو سنت فکری نیز اپیکور و اپیکتتوس هستند. اگر خلاصه بگویم، این دو فیلسوف بهترتیب بر لذت و فضیلت تأکید میکنند. همۀ ما عموماً به یکی از این دو سبک گرایش داریم. حدود دو هزار سال است که بسیاری از چهرههای شاخص فلسفه یکی از این دو مسیر را پی گرفتهاند. اگر بدانید کجای این دو مسیر ایستادهاید، به فهم عمیقتری از خودتان دست مییابید. این فهم تازه کمکتان میکند راهبردهای بهتری اتخاد کنید و رویکرد متعادلتری به زندگی داشته باشید.
مکتبی که اپیکور (۳۴۱-۲۷۰ قبل از میلاد) رهبری میکرد با نام خودش شناخته میشود: اپیکوریسم. وی باور داشت شادمانی محصول آتاراکسیا (رهایی از دغدغههای ذهنی) و آپونیا (فقدان …