حسی شبیه «نیستی»، و این یعنی همه‌چیز<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

حسی شبیه «نیستی»، و این یعنی همه‌چیز

چگونه خلاص‌شدن از هر چیزی تبدیل شد به نهایتِ آرزوی ما؟

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۲۵ دقیقه مطالعه

bookmark
حسی شبیه «نیستی»، و این یعنی همه‌چیز

دنیای ما دنیای شلوغی است. تلفن‌های همراه لبریز از اعلان‌های بی‌پاسخ‌اند، شبکه‌ها یکریز خبرهای تکان‌دهنده پخش می‌کنند، و خانه‌ها روزانه چند کیلو زباله دور می‌ریزند. همه‌چیز اضافی است و اشباعی تهوع‌آور همه‌جا را فرا گرفته است. گویا فرهنگ جدیدی از راه رسیده است: حذف هر چیزی، از سروصدا تا دکوراسیون و دارایی و تعامل چهره‌به‌چهره. دوست داریم آن‌قدر دور بریزیم که درنهایت فقط خودمان بمانیم و دیوارهای خالیِ سفید. کایل چایکا می‌گوید این گرایش به نیستی نوعی تجمل‌گرایی است. انگار فقط پولدارها می‌توانند کمتر ببینند، کمتر بشنوند، و حتی کمتر حس کنند.

نیویورک تایمز — در سال ۲۰۱۹، خودم را عادت دادم به اینکه از «نیستی» [۱] لذت ببرم. ویژگی بارز آن دوران این بود که همه زیر انبوهی از اعلان‌های شبکه‌های اجتماعی، سرتیتر خبرها، بحران‌های سیاسی و الگوهای غیرعادی آب‌وهوا غرق شده بودیم و پیوسته احساسمان این بود که موج سهمگینِ بعدی دارد از دوردست‌ها به ما نزدیک می‌شود. تازه آن‌موقع هنوز این همه‌گیریْ جهان را کله‌پا نکرده بود. آن سال با خودم تصمیم گرفتم که حالتی موسوم به محرومیتِ حسی [۲] را امتحان کنم. به‌نظر جذاب می‌آمد که خودخواسته درون اتاقکی مهروموم‌شده بروی و خودت را از برق بکشی.

در آن زمان، صنعت محرومیتِ حسی در حال رونق‌گرفتن بود. طبق گزارش سالانۀ وضعیت صنایع مرتبط با شناورسازی در سال ۲۰۱۹، تاکنون حدود ۵۰۰ «آبِ‌گرم شناور» [۳] در آمریکای شمالی ساخته شده است و ده‌ها مرکز جدید هم در حال احداث است. این مراکز جدید هم در مجتمع‌های شلوغ شهری و هم در مراکز خرید خارج شهر ساخته می‌شود. روش شناورشدن در این اتاقک‌ها هم، مثل خیلی از موارد مشابهی که در حوزۀ سلامتی مُد می‌شود، ترکیبی است از فواید جسمی ملموس و …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۱۹ فصلنامه ترجمان علوم انسانی (تابستان ۱۴۰۰) منتشر شده است.