
در دوران وحشت آدمها یا خوشبین میشوند یا بدبین. بدبینی آرامشبخش است. اگر بدبین باشید، هیچ اتفاقی شما را غافلگیر نمیکند، زیرا میدانید اوضاع قرار است بدتر شود. اما مشکل بدبینی این است که محدودکننده است؛ به شما اجازه نمیدهد آیندهای بهتر را تصور کنید یا به آن باور داشته باشید. در سوی دیگر، خوشبینی قرار دارد. خوشبینها گاه میتوانند آیندهٔ بهتر را تصور کنند. اما باور خوشبینانه هم ممکن است شما را به انتخابهای گزینشی و نادیدهگرفتن واقعیتهای تلخ سوق دهد. در شرایط وخیم، خوشبینی به نوعی انکار تبدیل میشود. پس چه باید کرد؟ چطور میتوان در دنیایی که آیندهاش یا تیرهتر از تحمل ما بهنظر میرسد یا بیش از حد خوشبینانه و دور از دسترس، به امید دست یافت؟
نیویورکر — زندگی در آمریکا با اضطراب زیادی همراه است. به کجا میرویم؟ قرار است اوضاع چقدر بدتر شود؟ اصلاً ما که هستیم؟ چیزی که واقعاً ترسناک است این است که همه ترسیدهاند. حتی کسانی که نامزد مورد نظرشان بهتازگی برنده شده نیز از مهاجران، آینده و حتی از بقیهٔ ما میترسند. در مطلبی که پیش از انتخابات نوشتم، تابلویی را در حیاط یکی از خانههای محلهمان توصیف کردم که روی آن نوشته بود «دمکراتها کمونیست و تروریستاند. شما دمکرات هستید؟». انتخابات به پایان رسید، اما آن تابلو هنوز سر جایش است. تابلوی دیگری نیز در نزدیکی خانهٔ ما هنوز سرپاست که عکسی از ترامپ را نشان میدهد که تفنگ ای.آر.۱۵ در دست دارد. این تابلوها که بر خیابانهای حومهٔ شهرهای بینقص، کوچک و ثروتمند سایه افکندهاند نشان میدهند که ترس تا چه حد کشور را فراگرفته است. آدمها در دوران وحشت یا خوشبین میشوند یا بدبین. بدبینی آرامشبخش است. اگر بدبین باشید، هیچ اتفاقی …