
شوخیکردن، مخصوصاً وقتی طرف مقابل را خیلی نمیشناسیم، ریسک زیادی دارد. ممکن است منظورمان درست فهمیده نشود و کار به تلخی بینجامد. مخصوصاً این روزها که حساسیتهای اخلاقی دربارۀ حد و مرزهای رفتار درست سختگیرانهتر از همیشه است. اما اگر این عینک خشک اخلاقی را کنار بگذاریم، میفهمیم که شوخیهای روزمره چه نقش مهمی در تحملپذیرکردن زندگی دارند. در موقعیتی سخت که عمیقاً ناراحتیم، یا در وضعیتی پیچیده که سردرگم و حیران شدهایم، یک شوخی بهنگام میتواند ناگهان حالمان را تغییر دهد و سر حالمان بیاورد.
کرونیکل آو هایر اجوکیشن — آیا پشت هر شوخی بصیرتی نهفته است؟ آیا در شوخیکردن محدودیتی هم وجود دارد؟ یا اگر بخواهیم کمی سطح بالاتر دراینباره صحبت کنیم، چه سؤالات فلسفیای دربارۀ شوخیکردن میتوان مطرح کرد؟ دیوید شومِیکر فیلسوف در کتاب جدیدش با عنوان شوخیکردن: درباب شوخی و اخلاق در زندگی روزمره میگوید وقتی با یکدیگر شوخی میکنیم بعضی از جنبههای اخلاقیات در معرض خطر قرار میگیرند که فراتر از ناراحتیهایی هستند که شوخیهای مبتذل ممکن است ایجاد کنند. او در این کتاب با بیانی مستدل و طنزآمیز نشان میدهد سؤالات فلسفی درباب شوخیکردن عمدتاً دربارۀ اخلاق اجتماعی هستند، که اتفاقاً بسیار هم بجاست زیرا شوخیها اساساً حول مسائل اجتماعی میچرخند. شاید بتوان گفت اینکه چگونه با هم شوخی میکنیم نشاندهندۀ این است که رابطهمان با یکدیگر چگونه است.
شومیکر این کتاب را در واکنش به ادبیات فلسفی محدودی درباب طنز نوشته است که غالباً لطیفههای معمول و مستقل از بافت و زمینه را مد نظر دارد. به تعبیر شومیکر، فلاسفۀ طنز گاهی «ساختار منطقی یا معناشناختی» لطیفهها را در نظر میگیرند و میخواهند دلیل خندیدن ما به …