
جاناتان هایت در کتاب جدید و پرفروش خود، با عنوان نسل مضطرب، به میزان بالای اضطراب و مشکلات روانی نوجوانان میپردازد. هایت میگوید دلیل همۀ اینها ظهور گوشیهای هوشمند و رسانههای اجتماعی است. بنابراین، راهحلی که ارائه میدهد نیز محدود کردن این امکانات برای نوجوانان است. ولی آیا واقعاً همۀ این مشکلات به گوشیهای هوشمند برمیگردد؟ و آیا نمیتوان بخشی از مشکلات نوجوانان را به خودِ دوران نوجوانی و اقتضائات آن مربوط دانست؟
گاردین — سیزده سالم که بود، دو تا از دوستانم را به جرم دزدی از مغازه گرفتند. آنها و دو پسر همسالِ خودمان تصمیم گرفته بودند از مدرسه فرار کنند -مدرسۀ حومهشهری ما از نظر کیفیت آموزشی زبانزد بود- و به مرکز خرید آن حوالی بروند. همهچیز خوب پیش رفته بود، تا اینکه مأمور حفاظتِ بخش موسیقیِ فروشگاه متوجه سیدیهای زیرِ کاپشن آنها شده بود. خلاصه، پلیس را خبر کردند و دوستانم را چند ساعتی در بازداشتگاه کلانتریِ محل نگه داشتند. تا آخر شب، خبر بازداشت آنها با اساماس به گوشیهای نوکیای ۳۳۱۰مان رسید و در خانۀ یکی از دوستان جمع شدیم تا وضعیت را بررسی کنیم. بیشترمان گریه میکردیم.
این یکی از اتفاقات مهم آن سالِ پرحادثه بود. کلاس هفتم که بودیم، گروه شَروشوری داشتیم، ولی در بهار کلاس هشتم، دختر جدیدی به مدرسهمان آمد و ورودش همهچیز را به آتش کشید. علاوهبر دلهدزدی، مشروب هم زیاد میخوردیم -مشروبها را یا از کمد والدینمان میدزدیدیم یا در خیابانِ اصلی از غریبهها میگرفتیم یا خواهر و برادرهای بزرگترمان برایمان میآوردند. ما هم مثل باقی نوجوانها مشروبمان را شبها در پارک میخوردیم، یا در مهمانیهایی که کسی مراقبمان نبود. بعید نبود یکی بیهوش شود و کارش به اورژانس بکشد. …