۱. ترس از عقبافتادن
همۀ همسنوسالهای من در کودکی دشمن مشترکی داشتند که همین اواخر بهواسطۀ لطیفهای که در شبکههای اجتماعی ساخته بودند به یادش افتادند: محمدرضا حیاتی، گویندۀ اخبار. این لطیفه ساختگی نبود، عین واقعیت بود. آن روزها اخبار سراسری که پخش میشد، اگر مزاحم بزرگترها میشدیم، عاقبت خوبی در انتظارمان نبود. پدرها معمولاً به همین خبر ساعت نُه کفایت میکردند و گاهی برای اینکه از جریان امور جهان عقب نمانند اخبار رادیو بیبیسی و کیهان و اطلاعات را هم چاشنی کار میکردند، اما پدر بزرگها اغلب همان غیرتی را که روی خبر سراسری داشتند در دیگر بخشهای خبری هم نشان میدادند. آن روزها منبع اخبار تقریباً همینها بود و اوضاع اصلاً با امروز قابل مقایسه نبود، بااینحال علاقۀ پدرانمان به اخبار واقعاً برایمان عجیب بود.
شیفتگی به اخبار پدیدۀ جدیدی نیست. همانطور که گفتم خیلیهایمان به یاد میآوریم که پیش از ظهور اینترنت و گسترش شبکههای اجتماعی هم پدرانمان عاشق خبر بودند. باوجوداین فناوریهای جدیدْ شیفتگی ما به اخبار و اطلاعات را تشدید و اساساً دورهای متفاوت را ایجاد کردهاند. این شیفتگی به فناوریهای دیجیتال و جریان اطلاعات آنقدر رایج شده که روانشناسان و جامعهشناسان نامی جدید به آن دادهاند: ترسِ از عقبافتادن [۱]. مدام به اینترنت و گوشیهایمان سرک میکشیم تا در جریان تازهترین اخبار و اتفاقات قرار بگیریم. انگار که اگر آخرین خبر را نشنیده باشیم خطای بزرگی مرتکب شدهایم یا فرصت گرانبهایی را از دست دادهایم. کافی است نگاهی به اطرافمان بیندازیم و اخبار و اطلاعات متنوعی را ببینیم که درقالبهای متفاوت به آنها دسترسی داریم: کانالهای تلگرامی، شبکههای ماهوارهای، خبرگزاریها، صدا و …