نئولیبرالیسم چیزی شبیه «دروغ بزرگ» هیتلر بود<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

نئولیبرالیسم چیزی شبیه «دروغ بزرگ» هیتلر بود

چرا در اواخر قرن بیستم باور به بازار آزاد به نوعی عقیدۀ دینی تبدیل شد؟

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۵ دقیقه مطالعه

bookmark
نئولیبرالیسم چیزی شبیه «دروغ بزرگ» هیتلر بود

جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برندۀ جایزۀ نوبل، در جدیدترین کتاب خود داستانی آشنا، اما همچنان غریب و شگفت‌آور تعریف می‌کند، داستانِ چیرگی روایت نئولیبرال‌ها بر دیگر مکاتب اقتصادی در اواخر قرن بیستم. آنچه برای او در این خط روایی مهم است قدرت مقاومتِ مفروضات ایدئولوژیک در برابر شواهد تجربی است. استیگلیتز می‌گوید در این دورۀ نه‌چندان کوتاه، انبوهی از تحقیقات تجربی و تحلیل‌های پیچیده نشان می‌دادند که بازار بدون محدویت نقصان‌هایی مرگ‌بار دارد، اما این شواهد تأثیری در دفاع چهره‌هایی مثل هایک و فریدمن از ایده‌های نئولیبرالی نداشت.

لیترری هاب — بحث‌های سیاسی اغلب به‌اندازهٔ بحث‌های فکریِ پشت آن‌ها دقیق و پیچیده نیست، هرچند از آن بحث‌های فکری نشئت می‌گیرد. در سال ۱۹۹۱ پردهٔ آهنین برچیده شد و چین اعلام کرد که این کشور نیز به اقتصاد مبتنی بر بازار روی خواهد آورد، البته با حفظ «ویژگی‌های چینی خود» (معلوم نیست به چه معنا). در آن زمان، همه متفق‌القول بودند که افراط سوسیالیستی و کمونیستی در مالکیتِ (و درنتیجه کنترلِ) دولت بر همه‌چیز از یک طرف، و بازار بدون محدودیت (از آن نوعی که انجمن مون پلرن[۱] آن را رواج می‌داد) از طرفی دیگر، چیزهایی است که دوران آن گذشته.

فرانسیس فوکویاما، دانشمند سیاسی و اقتصاددان، حتی می‌توانست بگوید که این «پایان تاریخ» است، زیرا فهم ما از نظام‌های اقتصادی و سیاسی به «راه‌حلی درست» رسیده بود، یعنی به اقتصاد مبتنی بر بازار و دمکراسی‌های لیبرال.

به‌ دلیل فاصلهٔ زیادی که بین عقاید افراطی انجمن مون پلرن و کمونیسم وجود داشت، تلاش برای یافتن بهترین «راه سوم» بین دو جناح چپ افراطی و راست افراطی ادامه یافت. خیلی مهم بود که افراد خود را در کجای این طیف قرار دهند. از نظر سیاسی، این …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۳۲ مجله فصلنامه ترجمان علوم انسانی (پائیز ۱۴۰۳) منتشر شده است.