
آزادی از پیچیدهترین مفاهیم اجتماعی و سیاسی معاصر است. همۀ حکومتها میگویند طرفدار آزادیاند و همۀ فعالان سیاسی و متفکران از اهمیت آن سخن میگویند. در این میان، جوزف استیگلیتز، اقتصاددان برندۀ جایزۀ نوبل، در کتاب جدیدش میگوید نوعی از آزادی هست که بهخودیخود میتواند مانعی بر سر راه آزادی باشد. آنچه در این چند دهه در عرصۀ اقتصاد در ایالاتمتحده روی داده است از نظر او مصداقی از این تناقض است. در این نوشتۀ کوتاه پنج ایدۀ اصلی کتاب جدید او مرور شدهاند.
نکست بیگ آیدیا کلاب — آنچه میخوانید پنج نکتۀ کلیدی است که استیگلیتز از کتاب جدیدش به نام راهِ آزادی: اقتصاد و جامعۀ خوب برایمان بازگو میکند.
۱. آمریکاییها بهدرستی برای آزادی ارزش قائلاند
آمریکاییها بهدرستی برای آزادی ارزش قائلاند، اما معنای آزادی در فرهنگ عمومی، سیاسی و اقتصادیِ ما فاصلۀ زیادی با آنچه باید دارد. بازتعریف درستِ آزادی، بهگونهای که با زمانه و نیازهای ما همساز باشد، باعث میشود شهروندان بیشتری از این کشور آزادتر شوند -آزاد از گرسنگی، از بیکاری، از فقر و (چنانچه فرانکلین روزولت بر آن تأکید داشت) از ترس. آدمهایی که درآمدشان صرفاً کفاف گذران زندگیشان را میدهد به معنای واقعی آزاد نیستند -صبح تا شب میدوند تا فقط زنده بمانند. ما باید معنای جامعتری به آزادی بدهیم که شامل امکان بروز استعدادها، شکوفایی و رشد خلاقیتِ افراد باشد.
۲. آزادیِ یک فرد یا نهاد به معنای ازدسترفتن آزادی شخصی دیگر است
همانطور که آیزایا برلین میگوید، آزادیِ گرگها به معنی مرگ گوسفندهاست؛ آزادیِ حمل سلاح …