هیچ‌کس نمی‌تواند یک معتاد را درمان کند<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

هیچ‌کس نمی‌تواند یک معتاد را درمان کند

اگر می‌خواهیم بیماران را درمان کنیم، ابتدا باید بدانیم انسان‌ها چگونه تغییر می‌کنند

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۱ دقیقه مطالعه

bookmark
هیچ‌کس نمی‌تواند یک معتاد را درمان کند

به آدم بی‌اشتها می‌شود گفت «غذا بخور»؟ یک معتاد به مخدر یا الکل را می‌توان قانع کرد که مصرف نکند؟ لوری گوتلیب می‌گوید فکر این کار را از سرتان بیرون کنید. فرایند درمان بیمار اصلاً این‌طور نیست که به او بگوییم «خواستن توانستن است» و او هم بگوید «پس بزن بریم». بیماران در ابتدا اصلاً نمی‌دانند مشکلی دارند. پس، برای درمان، اول باید بدانیم اساساً آدم‌ها چگونه تغییر می‌کنند. گوتلیب، با استفاده از ماجرای اعتیاد یکی از بیمارانش، مراحل این تغییر را توضیح داده است.

لیترری هاب — نظریه‌های مرحله‌ای در روان‌شناسی فراوان‌اند؛ جای تردید هم ندارد چون نظم، شفافیت و پیش‌بینی‌پذیری‌شان جذاب است. هر کس یک دورهٔ مقدماتی روان‌شناسی گذرانده باشد احتمالاً به الگوهای مراحل رشد برخورده است که فروید، یونگ، اریکسون، پیاژه و مازلو ارائه کرده‌اند.

اما یک الگوی مرحله‌ای هم هست که تقریباً تمام دقایق هر جلسه آن را در نظر دارم: مراحل تغییر. اگر هدفِ روانکاوی آن باشد که آدم‌ها را از آنجایی که هستند به آنجایی که مایل‌اند باشند هدایت کند، همیشه باید این را در نظر داشته باشیم: انسان‌ها واقعاً چطور تغییر می‌کنند؟

در دههٔ ۱۹۸۰ میلادی، یک روان‌شناس به نام جیمز پروچاسکا مدل فرانظری تغییر رفتار (موسوم به تی.تی.ام) را بر اساس آن پژوهش‌هایی تدوین کرد که نشان می‌دادند تغییر آدم‌ها عموماً (به تعبیر شعار شرکت نایکی، یا تصمیم سال نویشان) از جنس «فقط انجامش بده» نیست، بلکه معمولاً از یک سلسله مراحل متوالی می‌گذرد که شکل و شمایلشان از این قرار است:

مرحلهٔ ۱: پیش‌تأمل

مرحلهٔ ۲: تأمل

مرحلهٔ ۳: آماده‌سازی

مرحلهٔ ۴: اقدام

مرحلهٔ ۵: حفظ

خب، فرض کنید می‌خواهید تغییری کنید: مثلاً بیشتر ورزش کنید، یک رابطه را خاتمه بدهید، یا حتی برای …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۱۲ فصلنامه ترجمان علوم انسانی (پاییز ۱۳۹۸) منتشر شده است.