
دانشمندان میگویند عواطف یک نوزاد در اولین لحظهها و روزهای تولدش شکل میگیرد، دقیقاً حین دورانی که او هیچ حق انتخابی ندارد. علاوهبرآن، این نوزادِ بیچاره هیچکدام از صفاتش را «خودش» انتخاب نمیکند: نه خانواده، نه طبقهٔ اقتصادی، نه محل زندگی و نه خیلی چیزهای دیگرش را. اما به سن قانونی که میرسد مسئول آدمی میشود که هست، انگار گلولهای باشد که از یک توپ پرتاب شده و حالا، در میان این پرواز، از خواب بیدارش کرده باشند. چقدر میشود او را مسئول موفقیت یا شکستهای زندگی آیندهاش دانست؟
ووکس — در ژوئیۀ ۲۰۱۸، که این یادداشت را منتشر کردیم، غوغای نصفهنیمهای به پا شده بود، چون کایلی جنر (جوان ۲۱سالهٔ برنامهٔ کارداشیانها) روی جلد «شصت زن خودساختهٔ ثروتمند» مجلهٔ فوربس آمد. بسیاری از افراد گفتند جنر محال بود موفق شود اگر سفیدپوست، سالم، ثروتمند و مشهور به دنیا نمیآمد. او یک شرکت محصولات آرایشی موفق ساخت، اما نه با سختکوشی بلکه بر پایهٔ خوششانسی فراوان.
در همان ایام، غوغای نصفهنیمهٔ دیگری هم به پا شد، چون وبسایت ریفاینری۲۹ مطلبی با عنوان «یک هفته در نیویورکسیتی با دستمزد ۲۵ دلار در ساعت» منتشر کرد: یک دفترچهٔ خاطرات آنلاین به قلم کسی که اجارهخانه و قبضهایش را والدینش میدهند. گویا اگر زندگیتان هزینهای نداشته باشد، با ۲۵ دلار در ساعت میتوانید به خیلی جاها برسید!
این دو پرده مصداقی از یک مضمون ماندگار عصر مایند: سرآمدان اجتماع، که از هزاران امتیاز بادآورده برخوردارند، علیرغم فشارهای محرومان اجتماع، عامدانه از پذیرش نقش این امتیازها طفره میروند. البته که این مضمون جدیدی نیست (و بنا به اقتضائات زمانی، جزر و مد دارد) اما، پس از چند دهه افزایش نابرابری، دوباره با سروصدای زیاد مطرح …