
ایان — سیزده روز پیش از شروع جنگ جهانی دوم، زنی سیوپنجساله که مجرد و مهاجر بود در بیمارستان مموریال شهر پیکوا در ایالت اوهایو دوقلویی همسان و اندکی نارس به دنیا آورد و فوراً آنها را سپرد تا برایشان سرپرستی پیدا شود. نوزادها که پسر بودند ماه اول زندگیشان را در پرورشگاه گذراندند تا اینکه آقای ارنست و خانم سارا اسپرینگر یکی از آنها را به فرزندی پذیرفتند -البته اگر بهدروغ به آنها نگفته بودند که قل دیگر مرده است هر دو نوزاد را به فرزندی میپذیرفتند. دو هفته بعد جس و لوسیل لوئیس نوزاد دیگر را به فرزندی پذیرفتند. وقتی در دادگاه برگههای مخصوص پذیرش فرزند را امضا میکردند نوزاد را جیمز نامیدند که به گفته منشی دادگاه «همان اسمی بود که خانواده اسپرینگر هم روی فرزندخواندهشان گذاشتند». تا آن موقع آنها نمیدانستند که این نوزاد قل دیگری هم دارد.
بچهها در خانوادههایی اهل اوهایو متعلق به طبقۀ متوسط و در فاصله ۶۴کیلومتری یکدیگر بزرگ شدند. جیمز لوئیس ششساله بود که از فرزندخواندهبودنش مطلع شد، ولی تازه در اواخر دهۀ سی عمرش درصدد برآمد تا با مراجعه به دادگاه اوهایو خانوادۀ واقعیاش را بیابد. سال ۱۹۷۹ آژانس فرزندخواندگی نامهای برای جیمز اسپرینگر نوشت. او از شنیدن این خبر شگفتزده شد چون در نوجوانی به او گفته بودند که قل دیگرش هنگام تولد مرده است. او با لوئیس تماس گرفت و چهار روز بعد با هم ملاقات کردند -دیداری که اگرچه با استرس شروع شد ولی با لبخندهای سرشارازشادی ادامه یافت. انتشار اخبار مربوط به آنها توماس بوچارد، روانشناس ساکن شهر مینیاپولیس، را بر آن داشت تا با آنها تماس بگیرد و مجموعهای از مصاحبهها و آزمایشها را روی آنها انجام دهد. این دوقلوها، که به نام دوقلوهای جیم مشهور …