چرا نقدهای کریستوفر لش هنوز جذاب‌اند؟<!-- --> | طاقچه

چرا نقدهای کریستوفر لش هنوز جذاب‌اند؟

لش نوعی حس جسورانه و خلاقه داشت که به او می‌گفت دیگر کار از کار گذشته است

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۲ دقیقه مطالعه

bookmark
چرا نقدهای کریستوفر لش هنوز جذاب‌اند؟

ژاکوبین — چرا همیشه به کریستوفر لش برمی‌گردیم؟ دلایل سیاسی وجود دارد که مفسران هر دو جناح چپ و راست بازگشت به کتاب‌های او و احیای نقدهایش بر جامعۀ آمریکایی یا اصلاً مصادرۀ ایده‌هایش به نفع خودشان را مفید می‌یابند. شکی نیست که در لش چیزهای زیادی می‌توان یافت، اما به نظر من این جذابیت ماندگار او به عمق نوشته‌هایش برمی‌گردد.

آثار جنجالی لش در زمینۀ نقد اجتماعی خاصیتی قابل‌توجه دارند که موجب می‌شود خودمان را غرق در بحران‌هایی بیابیم که نمی‌دانستیم در آن‌ها قرار داریم اما بلافاصله با خواندن آثار او متوجه آن‌ها می‌شویم. آثار لش چشم‌اندازی ارائه می‌دهد که خالی از قهرمان و ضدقهرمان یا دوست و دشمن است و به‌جای آن نظامی را می‌بینیم که، به‌واسطۀ انباشت پیامدهای ناخواسته، رشتۀ الفت شهروندان را بریده، ایدۀ «زندگی مشترک»[۱] را از میان برده، و به‌جای این‌ها جهان را به ورطۀ «جنگ همه علیه همه» کشانده است. با توجه به اینکه هر کس خودش را در چنین جهانی بیابد اولویت اولش بقا خواهد بود، آثار لش همان‌قدر جذابیت دارند که آثار کلاسیکِ ادبیات ویران‌شهری جذاب هستند.

مثلاً این قطعه از کتاب لش (۱۹۸۴) با عنوان خویشتن مینیمال: بقای روانی در دوران دشوار[۲] را در نظر بگیرید:

فرهنگی که حول مصرف انبوه شکل گرفته باشد به تقویت خودشیفتگی کمک می‌کند -خودشیفتگی را فعلاً می‌توانیم در همین حد تعریف کنیم که گرایشی است به تلقی جهان به‌مثابۀ یک آینه، و به‌طور مشخص‌تر به‌مثابۀ فرافکنی ترس‌ها و امیدهای خود فرد- نه به این دلیل که باعث می‌شود آدم‌ها حریص و جسور بشوند، بلکه به این دلیل که آن‌ها را ضعیف و وابسته می‌کند. این فرهنگْ اعتمادبه‌نفسِ آن‌ها را در فهمیدن و ساختن جهان و فراهم‌آوردن مایحتاج خودشان از بین می‌برد. …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۲۹ مجله فصلنامه ترجمان علوم انسانی (زمستان ۱۴۰۲) منتشر شده است.