
استاد حقوق دانشگاه راتگرز، گری فرانسیون، نظرات رادیکالی دربارۀ حقوق حیوانات دارد. او میگوید حقوق حیوانات تا حد زیادی بیمعنی شده است و این وضعیت ناشی از نظرات پیتر سینگر است که عموماً او را پدر جنبش حقوق حیوانات مینامند. سینگر استفادۀ انسان از حیوان را فینفسه رد نمیکند؛ او تنها به رنجکشیدن حیوان توجه میکند. اما به عقیدۀ فرانسیون وقتی دربارۀ حقوق حیوانات صحبت میکنیم، در درجۀ اول دربارۀ یک حق صحبت میکنیم: حقِ دارایی کسی نبودن. بنابراین نگهداری، پرورش و حتی مهربانی با حیوانات نیز غیراخلاقی است.
ایان — ما با شش سگِ نجاتیافته زندگی میکنیم. بهاستثنای یکی از آنها، که در عملیات نجات سگهای حامله به دنیا آمد، همهشان از موقعیتهای بسیار غمناکی به اینجا آمدند، از شرایطی که در آن بهشدت مورد آزار قرار میگرفتند. این سگها درواقع حیوانات پناهجویی هستند که ما خانۀ خود را با آنها قسمت میکنیم. ما بسیار دوستشان داریم، اما قویاً معتقدیم که آنها نباید از همان اول وجود میداشتند.
ما مخالف اهلیکردن و مالکیت حیوانات خانگی هستیم، چراکه اینها نقض حقوق اساسی حیوانات است.
اصطلاح «حقوق حیوانات» تا حد زیادی بیمعنی و پوچ شده است. هر کس معتقد باشد قفسهای مرغها در مرغداری باید کمی بزرگتر باشد یا بگوید گوسالهها قبل از اینکه بهزور سلاخی شوند باید، بهجای انزوا، در واحدهای اجتماعی زندگی کنند از موضع معروف به «حقوق حیوانات» دفاع کرده است. این وضعیت تا حد زیادی ناشی از نظرات پیتر سینگر است، نویسندۀ کتاب آزادی حیوانات [۱] که بهطور گسترده بهعنوان پدر جنبش حقوق حیوانات شناخته میشود.
مشکل اتصاف پیتر سینگر به صفت پدری این است که او سودگرایی است که حقوق اخلاقی را یکسره رد کرده و از اقداماتی …