
آینهها ترسناکترین چیزهایی هستند که در خانه نگه میداریم. در تمام فرهنگهای بشری، باورهای خرافی گوناگونی دربارۀ آینهها وجود دارد. شاید دلیلش این است که ما وحشتانگیزترین چیزی که در زندگیمان میشناسیم را در آنها میبینیم: خودمان را. هرچه در عکسهای آلبوم خانوادگی مهربان و آرامیم، جلوی آینه شکلکهای دیوانهوار درمیآوریم. انگار هیولایی که در وجودمان نشسته از طریق آینه است که خودش را نشان میدهد. این ترسها امروز بیشتر از همیشه هم شدهاند، چون همهمان در تالار آینهای بیانتها حبس شدهایم: اینترنت.
پاریس ریویو — هیچ شیء متداولی به اندازۀ آینه مایۀ وحشت، سردرگمی و اضطراب بیمارگونه نشده است. تقریباً تمام فرهنگها به آینه که میرسند خرافاتی میشوند: در برخی کشورها آینۀ اتاق بیمار را میپوشانند مبادا که روح را از تن رنجورش بیرون بکشد، و پس از آنکه کسی مُرد آینه را در لفافهای میپیچند مبادا که روحش سرگردان شود. یک اسطورۀ چینی میگوید تصاویری که در آینه میبینیم درحقیقت موجوداتی شیطانیاند که وانمود میکنند بازتاب مایند، اما بیصدا نقشۀ مرگمان را میکشند. بچه که بودم، در فولکلور عامیانه اعتقاد داشتند اگر جلوی آینهای مات بایستید و سرود «مریم خونین» [۱] را سه بار بخوانید، ساحرهای ظاهر میشود که از شما امتحان میگیرد و اگر موفق نشوید، میکُشدتان. هرگز جرئت نکردم این کار را بکنم، ولی قصهاش آنقدر مرا میترساند که سالهای سال از تصویرم در آینههای مات میگریختم، مبادا که فکرکردن به کلمات آن سرود هم ساحره را پدیدار کند. نارسیس اولین کسی بود که بهخاطر نگاه به بازتاب خودش جان داد. بعضی از عرفا هم این داستان را به آدم نسبت دادهاند که، با خیرهشدن به خودش در حوض آب، جایگاه عرشیاش …