لو اورتنزیو: پزشکی که همه‌چیز را به ‌پای اعتیاد باخت<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

لو اورتنزیو: پزشکی که همه‌چیز را به ‌پای اعتیاد باخت

او با مخدرهای ضددرد تا قعر جهنم رفت، ولی حالا به‌دنبال نجات شهرش است

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۲۷ دقیقه مطالعه

bookmark
لو اورتنزیو: پزشکی که همه‌چیز را به ‌پای اعتیاد باخت

چرا بیماران لاعلاجی که چند روزی تا پایان عمرشان باقی نمانده باید با دردِ بی‌امان شکنجه شوند؟ اخلاق حکم می‌کند که اگر می‌توانیم این دردِ بیهوده را تسکین دهیم، در این کار تردید نکنیم. با همین استدلال بود که از دهۀ ۱۹۸۰ تجویز داروهای مخدر ضددرد رایج شد. اما انسان‌ها در سراسر زندگی درد می‌کشند: درد دندان، شکستگی استخوان یا التهاب مفاصل هم می‌تواند به همان اندازه مهلک باشد. و ماجرا شروع شد. چرا بیماران -و حتی پزشکان- باید درد را تحمل کنند، وقتی مخدرهای دارویی در دسترس است؟

آتلانتیک — یک روز در سال ۱۹۸۸، حوالی غروب، پس از آنکه پرستارها و مدیر مرکز به خانه رفته بودند، وقتی دکتر لو اورتنزیو داشت آماده می‌شد که آخرین بیمارش را ببیند و با چند نفری تماس بگیرد که از صبح نتوانسته بود تلفنشان را جواب دهد، کنار قفسۀ‌ نمونه‌های دارو ایستاد.

پزشک خانوادۀ ۳۵ساله، در کلارکسبورگِ ویرجینیای غربی، دستش را دراز کرد و یک بسته‌ ویکودین بسیار قوی برداشت، بسته‌ای حاوی ۲۰ قرصِ پیچیده در فویل. هر قرص ترکیبی بود از ۷۵۰ میلی‌گرم استامینوفن، یعنی همان مادۀ مؤثرۀ تیلِنول، به اضافۀ ۷.۵ میلی‌گرم هیدروکودون، که مخدری است ضددرد.

اورتنزیو عادت داشت پس از پایان ساعات مقرر اداری نیز بیمار ببیند، اما آن روز تلاش برای رتق‌و‌فتق‌کردن کارها خسته‌اش کرده بود و از همه بدتر اینکه سردردی تنشی۱ هم آزارش می‌داد؛ خلاصه به چیزی نیاز داشت که سرِ پا نگاهش دارد. یک قرص بیرون آورد و توی دهانش گذاشت؛ بستۀ قرص را نمایندۀ فروش شرکت دارویی، به‌عنوان نمونه، آنجا گذاشته بود و بنابراین مطمئن بود هیچ‌کس نخواهد فهمید چه کسی برش داشته است.

اورتنزیو همین اواخر به من گفت «چنان حسی را هیچ‌وقت تجربه نکرده بودم. مشوش و عصبی بودم، و داشتم از اضطراب …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۱۲ فصلنامه ترجمان علوم انسانی (پاییز ۱۳۹۸) منتشر شده است.