
قطارها نقشی بیبدیل در ساختن دنیای جدید ایفا کردند، اما ظهور خودروها در کنار مجموعهای از تحولات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به محوریت آنها پایان داد. مردمی که روزگاری با شوق و هیجان از پلههای آن بالا میرفتند دیگر قطارها را زیادی شلوغ، کثیف و آهسته تلقی میکردند و ترجیح میدادند با خودروهای شخصی خودشان سفر کنند. اما اگر ماجرا را بزرگتر ببینیم، متروکشدن قطارها ازمیانرفتنِ نوعی از جامعه هم بود، جامعهای که امروز بیش از همیشه به آن نیاز داریم.
نیویورک ریویو آو بوکس —
روش زندگی کنونی ما
خطوط آهن از دهۀ ۱۹۵۰ رو به افول گذاشتهاند. همیشه بر سر مسافران (و با شدت کمتر در مورد بارها) رقابت وجود داشته است. از دهۀ ۱۸۹۰ به بعد، ساخت و راهاندازی واگنها و درشکههای بزرگ که با اسب کشیده میشد و نسل بعدی آنها، یعنی وسایل نقلیۀ برقی، دیزلی یا بنزینی، ارزانتر از ساختِ راهآهن بود. اتومبیلهای باری (کامیونها) -بعد از اسب و گاری- همیشه، برای مسافتهای کوتاه، رقیبِ قطارها بودند. حالا این ماشینها میتوانستند با موتورهای دیزلی مسافتهای طولانیتری را بپیمایند. همچنین وسیلههایی مثل هواپیما و بهخصوص اتومبیل نیز وجود داشتند؛ اتومبیلها سالبهسال ارزانتر، سریعتر، ایمنتر و مطمئنتر میشدند.
قطارها حتی در مسافتهای طولانیتر، که در اصل برای همین منظور ساخته شده بودند، دیگر مزیتی نداشتند. هزینههای راهاندازی و نگهداری -در نقشهبرداری، تونلسازی، ریلگذاری، ساخت ایستگاه و ترن، دیزلیکردن، نصب مولد برقی- بیش از هزینۀ گزینههای رقیب بود و راهآهن نمیتوانست از عهدۀ این هزینهها برآید. درمقابل، تولید انبوه اتومبیلها ارزان تمام میشد و مالیاتدهندگان به ساخت جادههای ماشینرو کمک مالی میکردند. …