دیگر هیچ تمایزی وجود ندارد: خبرها به سرگرمی بدل شده‌اند، و سرگرمی‌ها به خبر<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

دیگر هیچ تمایزی وجود ندارد: خبرها به سرگرمی بدل شده‌اند، و سرگرمی‌ها به خبر

متاورس آیندۀ بشر نیست، همین امروز است

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۲۸ دقیقه مطالعه

bookmark
دیگر هیچ تمایزی وجود ندارد: خبرها به سرگرمی بدل شده‌اند، و سرگرمی‌ها به خبر

برقص

تب رقصیدن هم، مثل خیلی چیزهای دیگر، از تیک‌تاک به راه افتاد. مشتری‌های آمازون، که از طریق زنگ‌درهای هوشمندِ «رینگ» از رسیدن بسته‌های پستی‌شان مطلع می‌شدند‌، از پستچی‌ها می‌خواستند جلوی دوربین برقصند. پستچی‌ها هم اطاعت می‌کردند، چون رانندۀ «مشتری‌مدارترین شرکت دنیا» بودند و نظر مشتریان برایشان حیاتی بود. صاحبان رینگ فیلمِ رقص‌ها را به اشتراک گذاشتند. در توضیح یکی از این فیلم‌ها می‌خوانیم: «به‌ش گفتم جلوی دوربین قر بدهد، او هم داد!» و کارگر ناشناسی را می‌بینیم که دارد با بی‌میلی خودش را تکان می‌دهد. مشتری دیگری خواسته‌اش را با گچ روی پیاده‌رو جلوی خانه‌اش نوشته بود. روی پیاده‌رو دستور داده بود «برقص»، کنارش هم یک صورتک خوشحال کشیده بود و نوشته بود «لبخند بزن». راننده هم از دستور اطاعت کرد. بیش از یک میلیون و سیصد هزار نفر نمایش فرمایشی‌ او را لایک کردند.

با دیدن این ویدئو، همان حالی به من دست داد که این روزها با خواندن و شنیدن خبرها زیاد دچارش می‌شوم: با ناباوری به آن خیره شدم، به تفاوت ویران‌شهری‌بودن با عجیب‌بودن چند لحظه‎ای فکر کردم و دوباره پی کار خودم را گرفتم. ولی این بار ذهنم درگیر آن ویدئوهای رقص مانده بود، ویدئوهایی که ساختۀ مشتریانی بودند که خودشان را کارگردان فرض کرده بودند و بازیگرانشان افرادی بودند که، حین انجام کار اصلی‌شان، به کار دیگری هم واداشته شده بودند.

معمولاً ویران‌شهرها یک ویژگی مشترک دارند: سرگرمی در دنیای مخدوش و تحریف‌شده‌شان، بیش از آنکه راه گریز باشد، اسباب اسارت می‌شود. جرج اورول در کتاب ۱۹۸۴ از تله‌اسکرین[۱] حرف می‌زند، دستگاهی شبیه به زنگ‌درهای رینگ که هم‌زمان هم مردم را رصد می‌کرد و هم تصاویر آن‌ها را برای مردم پخش می‌کرد. در فارنهایت ۴۵۱، اثر …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در فصلنامه ترجمان علوم انسانی، شماره ۲۹ (زمستان ۱۴۰۲) منتشر شده است.