
پروجکت سیندیکت — از اواخر سال گذشته که هوش مصنوعیِ مولد[۱] توجه جهانیان را به خود جلب کرده، چالش ساماندهی این فناوری موضوع مباحثات و مناظرات بسیار داغی بوده است. اما وقتی بحث به اینجا میرسد که هوش مصنوعی مولد قرار است به نفعِ عموم باشد یا نه، آنگاه مسئله فقط این نیست که چگونه میخواهد این کار را انجام دهد، بلکه این هم مطرح میشود که چه کسانی میخواهند این کار را انجام دهند.
دارون عجماوغلو، سیمون جانسون و آستین لنچ از امآیتی بر این نظرند که خودِ نیروی کار باید با اتخاذ نقشی محوری کارفرمایان خود را به آن سمت هدایت کنند که کورکورانه بهدنبال خودکارسازی نروند، بلکه از هوش مصنوعی برای تقویت خلاقیت انسانی، افزایش بهرهوری و درنهایت ایجاد رفاه عمومی در سطحی وسیع استفاده کنند. اعتصاب اخیر انجمن نویسندگان آمریکا[۲] یک محک مهم خواهد بود: اگر فیلمنامهنویسان اعتصابکنندۀ هالیوود شکست بخورند، «سایر دانشورزان[۳] شانس چندانی برای شکلدادن به آیندۀ کار و فناوری نخواهند داشت».
ماریا ایتل، معاون بخش مسئولیتِ سازمانی نایک، محدودکردن خطرات هوش مصنوعی را دقیقاً جزء مسئولیتهای همان شرکتهایی میداند که این فناوری را ایجاد کرده و به کار میبرند. او خاطرنشان میکند «قانونگذاران و دولتها به طور کامل نمیدانند محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی چگونه کار میکنند یا چه خطراتی میتوانند ایجاد کنند. فقط شرکتهای مربوطه به این مسئله واقفاند». اما باید برای این شرکتها الزامی قانونی وجود داشته باشد تا، با تدوین «برنامۀ عملیاتی معتبر» و متعهدماندن به آن، در مسیر هدایت مسئولانۀ نوآوری گام بردارند.
آن ماری اسلاتر از دانشگاه پرینستون و فادی چهاده از شرکت اتوس کپیتال بهنوبۀ خودشان از «دانشمندان، فناوران، …