
نیویورکر — ابتدای بهار بود که، بهعنوان خبرنگار، با اتوبوس به مرکز ماسکون در مرکز شهر سانفرانسیکو رفتم، جایی که حدود ۳۰ هزار نفر برای گردهمایی سالیانۀ سازندگان بازی (G.D.C) جمع شده بودند. چند ماه قبلتر به مرخصی زایمان رفته بودم و خوشحال بودم از اینکه به کار بازگشتهام، میتوانم با دیگران ملاقات کنم و برای مدتی کوتاه بیرون از فضای خانه باشم. حضور در بین مردم احساسی خارقالعاده و تا حدی سرگیجهآور داشت. دوست داشتم با رانندۀ اتوبوس اختلاط کنم یا پنهانی به حرفهای غریبهها گوش کنم. شنیدم مردی با اندوه به دیگری میگوید «گردهمایی باز شروع شده». وقتی پیاده شدیم و اتوبوس رفت، دیدم بدنهاش با تبلیغی بزرگ از ماهی گروپر تایوانی پوشانده شده. در تبلیغ این طور آمده بود: «طعمی ملایم و درعینحال متمایز؛ همین امشب گوشت کمچربی و مغذی گروپر را امتحان کنید».
در بخش نمایشگاهِ گردهمایی، اسکیتسوارانی با لباسهای چسبان مشکی، که به سرتاسر آنها حسگر نصب بود، حرکات نمایشی سطحپایینی را روی سطح شیبدار اجرا میکردند. آدمهایی که با کارت شناساییِ آویختهبهگردن و عینکهای واقعیت مجازی به چشم تلوتلو میخوردند. دیوارها پر بود از صفحهنمایشها و نمایشگرهایی با وضوح تصویر و عملکرد بالا، طوری که نگاهکردن به صفحۀ تلفنهمراه برایم آرامشبخش بود. همان هفته، اصحاب رسانه و کاربران فعال توییتر در حوزۀ فناوری بهطور مداوم یا دربارۀ چتباتها سخن میگفتند یا با آنها حرف میزدند. اوپنای.آی بهتازگی نسخۀ جدیدی از چتجیپیتی را منتشر کرده بود و این فناوری داشت همه را به هیجان میآورد. در این باره گمانهزنی میشد که آیا هوش مصنوعی ساختار اجتماعی را خراب میکند یا رفته رفته جای تمامی مشاغل و حتی صنایع را میگیرد.
ص…