
بیلیور — سال گذشته مجذوب یک مدلِ هوش مصنوعی شدم که داشتند تعلیمش میدادند تا متنهایی شبیه به نوشتههای انسان بنویسد. نامش Generative Pre-Trained d Transformer۳r [۱] یا بهطور خلاصه ۳-GPT بود. اگر متن کوتاهی در اختیارش بگذارید، میتواند کلماتی را که باید در ادامه بیایند پیشبینی و نوشته را تکمیل کند.
چند نمونه از کارهای جیپیتی-۳ را پیدا کردم و از دیدنشان حیرت کردم. بعضیهایشان را بهراحتی میشد با متنی که انسان نوشته اشتباه گرفت. بعضیهای دیگر زبان عجیب و نامتعارفی داشتند. البته این ویژگی بیشترشان را شاعرانه کرده بود، وگرنه تقریباً از متنی که هر انسانی تولید کند درستتر بودند (مثلاً وقتی نیویورک تایمز از جیپیتی-۳ خواست برای ستون «عشق امروزی» متنی جعلی بنویسد، جیپیتی-۳ نوشت «رفتیم بیرون شام بخوریم. رفتیم بیرون نوشیدنی بخوریم. دوباره رفتیم بیرون شام بخوریم. دوباره رفتیم بیرون نوشیدنی بخوریم. دوباره رفتیم بیرون شام و نوشیدنی بخوریم». در عمرم چنین توصیف دقیقی از عشقهای امروزی نخوانده بودم).
با مدیرعامل اوپن اِیآی، شرکت تحقیق و توسعۀ سازندۀ جیپیتی-۳، تماس گرفتم و خواستم اگر میشود من هم امتحانش کنم. خیلی زود ایمیلی دریافت کردم که من را به یک اپلیکیشنِ تحت وب به نام پِلݭݫِیگروند دعوت کرده بود. در این اپلیکیشن، کادر بزرگی دیدم که میتوانستم داخلش بنویسم. بعد، با فشردن یک دکمه میتوانستم مدل را وادار به تکمیل داستان کنم. شروع کردم و هر بار چند کلمه به جیپیتی-۳ دادم و بعد که کمی با هم آشنا شدیم جملهها و بندهای کامل در اختیارش گذاشتم.
عمیقاً احساس میکردم یک جای کارم خلاف عرف است. وقتی لپتاپ را با خودم به تختخواب میبردم، شوهرم به نشانۀ مخالفت غرولند میکرد. هردو از راه …