
وُکس — آیا به چشمانداز جدیدی دربارۀ عشق رمانتیک نیاز داریم؟
در فرهنگ عامه، وقتی از عشق رمانتیک صحبت میکنیم، احتمالاً به یاد یکی از این دو میافتیم: شادی بیکران یا غمی وصفناپذیر.
الگوی عاشقیتان کدام است: نوجوانان شیدا که نمیتوانند از همدیگر دل بکنند تا زمانی که کارشان به خطاهای جوانانه میکشد و در وضعیتی رقتانگیز قرار میگیرند؛ یا توصیفات رمانهای عاشقانه از بزرگسالانی دلباخته که درگیر مثلثهای عشقیِ آتشین شدهاند؟
نکته این است که، حتی با اینکه میدانیم روابطِ واقعی بسیار پیچیدهتر از آن تصاویر کلیشهای است، هنوز جذب مدلهای گولزنندۀ عشق رمانتیک میشویم.
کری جنکینزِ فیلسوف کتاب جدیدی نوشته با نام عشق غمزده: ماجراهای عاشقانه و جستوجوی معنا. او در این کتاب در پی آن است که روایتهای سادهانگارانه از عشق را دور بریزد و روایتهایی غنیتر و پیچیدهتر را جایگزین کند. از نظر جنکینز، مسئله این نیست که ما عشق را خوشایند یا مصیبتبار تصور میکنیم، چراکه بیشک عشق میتواند هر دوی اینها باشد.
مسئله این است که انتظار داریم عشق ما را به شادکامی برساند. و اگر شادکام نیستیم، گمان میکنیم شکست خوردهایم. اما جنکینز میگوید ما باید اذعان کنیم که درد و دشواریهای عشق، غیر از آنکه گریزناپذیر است، موجب ارزشمندی آن هم میشود. پس باید بهگونهای دربارۀ عشق حرف بزنیم که این جنبه را نیز بازتاب دهد.
مطالب قابلتأمل زیادی در کتاب جنکینز وجود دارد و درنهایت چیزی فراتر از نظریهای دربارۀ عشق به مخاطب عرضه میکند: فلسفهای برای زندگی. به همین دلیل بود که جنکینز را دعوت کردم تا در قسمتی از پادکست وُکس کانورسیشنز به من بپیوندد.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از این گفتوگوست که بهسبب کوتاهترشدن و رفع …