
گاردین — در دههٔ ۱۹۸۰ دادههای بهدستآمده از ادامهدارترین مطالعه دربارهٔ شادکامی[۱] نشان داد روابط خوب با دیگران موجب سلامتی و شادکامیمان میشود، اما پژوهشگران، چندان که باید، آن را نپذیرفتند. دکتر رابرت والدینگر، سرپرست تحقیق دانشگاه هاروارد در زمینهٔ تحولات روانی بزرگسالان که ۸۴ سال بیوقفه ادامه یافته است، میگوید «همه میدانیم که ذهن و بدن ارتباط دارند و ظاهراً بر این ارتباط اتفاقنظر نیز داریم، اما چگونه میشود که روابطِ صمیمانهتر احتمال بروز بیماری سرخرگ کرونری یا التهاب مفصل را کاهش میدهد؟ چگونه میشود که روابط به درون بدنمان راه مییابند و بر کار اندامها تأثیر میگذارند؟». بعداً، تحقیقات دیگر نیز همین نتایج را نشان دادند. «با خودمان گفتیم: بسیار خوب! دیگر میتوانیم از این یافته مطمئن باشیم».
دکتر والدینگر میگوید این یافته هنوز برایمان غیرمنتظره بود، ولی او چنان از این حقیقت بنیادین خاطرجمع است که در کتاب تازهاش با عنوان زندگی خوب[۲]، که با همکاری دکتر مارک شولتس نوشته، بیشتر به روابط و نحوهٔ بهبودشان میپردازد. البته مؤلفههای دیگر نیز دخیلاند که عموماً در کشورها، فرهنگها و سطوح اجتماعی مختلف تفاوتی ندارند (او به گزارش سالانهٔ رضایت جهانی سازمان ملل اشاره میکند). این مؤلفهها شامل سلامتی و عمر مفید، آزادی و امکان اتخاذ تصمیمهای مهمِ زندگی میشود. دکتر والدینگر میگوید اعتماد مهم است -نهتنها اعتماد به دوستان و همسایهها بلکه اعتماد به دولتها. او میگوید «یکی از چیزهای جالبی که مردم سراسر دنیا میگویند سخاوت و امکانِ سخاوتمندبودن است».
پول -یا، به بیان دقیقتر، امنیت اقتصادی- هم اهمیت دارد. دکتر والدینگر میگوید «گفتن ندارد که وقتی خوراک و مسکن و اینجور …