
سایکی — همگی این موقعیت را تجربه کردهایم. غرق کارتان هستید و ناگهان حرف همکارتان راجع به رشد اخیر قیمت هویج به گوشتان میخورد، مثلاً شاید بگوید «هویج الان کیلویی هفتاد سنت شده». میدانید که اشتباه میکند، هرچند نه خیلی: آخرین باری که قیمت هویج را چک کردید کیلویی پنجاه سنت بود و نه هفتاد سنتی که ظاهراً همکارتان میگوید. یا شاید در صف ادارۀ پست ایستادهاید و در نزدیکی خود میشنوید که شخصی به دوستش میگوید نام میانی پاپْ ماریا است. باز هم میدانید که او اشتباه میکند. نام میانی پاپ درحقیقت ماریو است. شاید اینها خطاهای کوچکی به چشم بیایند -آنقدر کوچک که ظاهراً ارزش جروبحث ندارند.
البته، اگر کسی باوری غلط راجع به موضوعی با اهمیت زیاد (یا حداقل با اهمیت بیشتر) بیان کند شاید رویهای دیگر در پیش بگیرید. ممکن است این موضوعْ بحثی در شبکههای اجتماعی پیرامون تقلب در انتخابات باشد، یا دوستی شبهه وارد کند به اینکه آگوستو پینوشه دیکتاتوری ظالم بوده. ممکن است همسایهای نگران باشد که واکسن مورد تأیید نهادهای بینالمللی بهداشت دیانای ما را تغییر میدهد، یا یک ربات توییتری واقعیبودن هولوکاست را زیر سؤال ببرد. ممکن است رئیستان با تمسخر بگوید که فمینیستها صرفاً مردستیزانی در لباس مبدل هستند.
اینها خطاهای کوچکی نیستند. درواقع، شاید فکر کنید که این مطالب آنقدر مهم و باور شخص دیگر آنقدر دور از حقیقت است که دیگر سکوت جایز نیست. باوجوداین، تصمیمگیری راجع به ابراز مخالفت مسئلۀ پیچیدهای است. شاید نگران باشید که نکند باعث رنجش کسی شوید، یا شاید وقت آن را نداشته باشید که مخالفتتان را روشن بیان …