
نیویورک تایمز — ایلان ماسک آدم پیچیدهای است. اما از بین تمام کسانی که با آنها مصاحبه کردهام هیچکس نبوده که مثل او چون کودکی نابغه با شوروشوق به استقبال ایدههای عجیبوغریب برود و، همچون موجودی نیمهانسان نیمهروبات، تمایل ترسناکی به عیانکردن ایدههایش داشته باشد. خب، البته شاید بتوان استیو جابز و جف بیزوس را هم در همین دسته قرار داد. بااینحال از بین این سه غول فناوری ماسک تنها فردی است که دامنۀ فعالیتش تا این حد گسترده است. وقتی اولینبار دیدمش او هم یکی دیگر از آن صاحبان استارتاپهای اینترنتی بود که پول چاپ میکرد. سال ۱۹۹۹ بود و استارتاپ او هم وبسایت اِکسداتکام بود که بعدها با پِیپال ادغام و بعدترش فروخته شد به ایبِی. اما او خیلی زود برگشت سراغ عشق نوجوانیاش یعنی انرژی، خودرو و سفینههای فضایی.
او از آن زمان به بعد تاحدزیادی در همین مسیر پیش رفته است. اول با اسپیسایکس، سپس با تسلا و بعد با سولارسیتی و خیلی کسبوکارهای دیگر. کسبوکارهایی مثل یک شرکت حفر تونل و حلکنندۀ مشکل ترافیک به نام بورینگ و یک شرکت مهندسی عصبی به نام نیورالینک. خلاصه اینکه ایلان ماسک این روزها دنبال این است که در مغز من و شما تراشه کار بگذارد.
نادیدهگرفتن ماسک، مثل خیلی از آدمهای کاریزماتیک دیگر، کار آسانی نیست. او گهگاه به نمادی از غرور بیپایان سیلیکونولی تبدیل میشود، کسی که گویی از هر لحاظ آدم کاملی است.
او کسی است که گاهی در توییتر شوخیهای بچهگانه یا حملههای بدتر از آن میکند. و گاه با خیل مجیزگویانش رسماً بهمانند رهبر یک فرقه رفتار میکند. آنچه مشخص است قدرت اوست. او قاعدهٔ بازی را، در طیف وسیعی از مسائل حیاتی، در تمام دنیا تغییر داده است. از چگونگی رانندگی شما، تا هوایی که …