
وایرد — مهندس جوانِ تسلا هیجانزده بود. درواقع در پوست خودش نمیگنجید. شنبهروزی در اکتبر ۲۰۱۷ بود و او سرگرم کار در گیگافکتوری بود، کارخانۀ بزرگ باتریسازی تسلا در نوادا. سالِ پیش از آن، خانهبهدوش بود و، در هفت روزِ هفته، روزی سیزده ساعت کار میکرد. اینجا اولین کار جدیاش بود. حالا یکی از همکاران سراغش آمده بود تا بگوید ایلان ماسک به کمک شخصیاش نیاز دارد. شخص شخیص ایلان ماسک!
سال قبل، ماسک سخن متهورانهای گفته بود: شرکتش، که به خودروهای برقیاش مشهور (و درواقع سوژۀ فتیش) بود، قرار است بهزودی تولید خودرو جدیدی را کلید بزند که فقط به قیمت ۳۵ هزار دلار به فروش برسد و بدینترتیب در دسترس طبقۀ متوسط باشد. تسلا امید داشت خودرو مدل ۳ صنعت خودروسازی را دگرگون سازد و ثابت کند که خودروهای تولید انبوه و بدون انتشار کربن شدنی که سهل است، سودآور هم هستند. این خودرو اگر موفق شود، میتواند به اعتیاد انسان به سوختهای فسیلی پایان دهد، از سرعت تغییرات اقلیمی بکاهد و نشان دهد که با نبوغ و بلندپروازی میتوان عملاً به هر چیزی دست یافت. اما یک سال پس از آن سخن، کار بر روی این خودرو از برنامه عقب بود. تولید باتری، ساخت قطعات و توسعۀ خطوط مونتاژ به مشکل خورده بود. هدف تسلا این بود که ۵ هزار خودرو در هفته بسازد. اخیراً این شرکت روزی حدوداً فقط سه خودرو میساخت. بسیاری از کارکنان گیگافکتوری (و صدالبته کارکنان مقر تسلا در پالو آلتو و کارخانۀ مونتاژ در فریمانت کالیفرنیا) از ماهها پیش تلاش میکردند تا اوضاع را روی روال بیندازند.
ماسک آخر هفته به گیگافکتوری آمده بود تا ببیند چرا ماشینآلات درست کار نمیکنند، چرا قطعات درست چفتوبست نمیشوند، چرا نرمافزار هنگ میکند. دستور داده بود کارخانههایش تا …