
روزهایی که برای پروندۀ این شمارۀ فصلنامه مطالب و کتابهای مختلفی را که دربارۀ ایلان ماسک در دسترس است میخواندم، چت جیپیتی تازه معرفی شده بود و، در شبکههای اجتماعی، آدمها از تجربۀ تعاملشان با آن مینوشتند. به ذهنم رسید که از چت جیپیتی بخواهم بهترین گزارشهای تحقیقیای که تا امروز دربارۀ ایلان ماسک منتشر شده را برایم فهرست کند. بعد از چند ثانیه، فهرست بلندبالایی را برایم ردیف کرد، گزارشهایی با تیترهای جالبتوجه، از منابع شناختهشده و دستاول. واقعاً شگفتانگیز بود. نتایجی که جستوجو و یافتن آنها حداقل دو هفته از من وقت میگرفت، در کمتر از یک دقیقه، حاضر و آماده بود. بلافاصله فهرست را با همکارانم به اشتراک گذاشتم و با شوق و ذوق رفتم تا مطالب را بخوانم. اما متوجه چیز عجیبی شدم. عناوینی که هوش مصنوعی چت جیپیتی فهرست کرده بود اساساً وجود نداشتند و با هیچ جستوجویی نمیشد به آنها رسید. همکارم، بهجای عنوان مطالب، از او خواست تا لینکِ آنها را بدهد. لینکها خیلی سریع ردیف شدند. اما آنها هم ساختگی بودند و به هیچ صفحۀ مرتبطی در وب منتهی نمیشدند. همین را برایش نوشتیم، معذرتخواهی کرد و قول داد که بهمرور عملکرد بهتری پیدا خواهد کرد. کل ماجرا فریب بود، اما فریبی شیرین و جادویی.
خیلیها «مورد عجیب ایلان ماسک» را درمجموع چیزی میدانند شبیه تجربۀ من از سؤال و جواب با چت جیپیتی دربارۀ خود او. ماسک، که یکی از بنیانگذارانِ شرکت هوش مصنوعیِ اُپن اِیآی است، اخیراً در مصاحبهای گفته است که مخترع و مالک اصلی چت جیپیتی هم خود اوست، و بعداً دیگران آن را از چنگ او درآوردهاند. من، بعد از تجربۀ شخصیام از کارکردن با این هوش مصنوعی، تمایل دارم حرفش را باور کنم، اما بههرحال، …