
نیواستیتسمن — اوضاع در عرصۀ رسانههای اجتماعی خوب نیست. بسیاری از غولهای فناوری، که قبلاً به قلههای غیرقابلتصورِ قدرت و ثروت رسیدند، طی چند دهۀ اخیر به تلاش و تقلا افتادهاند. الگوی اصلی کسبوکار آنها -جمعآوری اطلاعات کاربرانشان و فروش راههای دستیابی به آنها به آگهیدهندگان- دچار مشکل شده است. بازار تبلیغات دیجیتالی راکد است. و شبکههایی که ساخته شدند تا با بیشینهسازی الگوریتمیِ جذبِ کاربران به این بازار رونق ببخشند، و اغلب هم برای این کار از عواطفی مثل خشم، ترس، و حسادت بهره میگیرند، از سوی کاربران و کنترلکنندههای حوزۀ موسوم به فناوریستیزی بهشدت مورد کنکاش قرار گرفتهاند.
فرانسیس هاگن، که قبلاً کارمند فیسبوک بود و بعد افشاگر اطلاعات آنجا شد، فیسبوک را متهم کرده است که با محصولاتش «بر آتش تفرقه میدمد و دمکراسی ما را تضعیف میکند». قمار بزرگ مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک، بر سر متاورس، نوعی شبکۀ اجتماعی واقعیت مجازی که در آن کاربر بهکلی در دنیای مجازی غوطهور میشود، سبب شد در سال ۲۰۲۲ شرکتش ۷۰ درصدِ ارزش خود را در بازار بورس از دست بدهد. در این میان، توییتر، به مدیریت مالک جدیدش، ایلان ماسک، هم در وضعیتی بحرانی قرار دارد. کارکنان، آگهیدهندگان، و برخی کاربران در بحبوحۀ هرجومرجی که بر سر تصاحب توییتر توسط ماسک به راه افتاد شرکت را ترک کردهاند. ست آبرامسون، نویسندۀ آمریکایی، پس از اینکه در ۲۹ نوامبر از سایت بیرون آمد، نوشت «او در توییتر نه گروهی با منافع مشترک، بلکه جهنمدرهای میسازد که در آن افرادی با حسننیت باید هر روز با افراد بیاخلاق و پست جامعه مبارزه کنند».
رقبای کوچکتر آنها در حال پیشرفت هستند، بهویژه شبکههای اجتماعی نامتمرکزی مثل ماستودون و …