مهمترین پیامد مهاجرت، انتقال فرهنگ است؛ فرهنگی نظیر زبان، ادبیات و هنر، فلسفه، و حتی پوشش. همهچیز با مهاجرت کارگران چینی در دهه ۱۸۵۰ به ایالات متحده آغاز شد. این مهاجرت چشمگیر منجر به ورود فلسفه بودیسم به آمریکا شد و شمار زیادی از نویسندگان و شعرای بزرگ قرن بیستم، گرایشات بودیستی زیادی از خود نشان دادند از جمله «جی. دی. سلینجر».
فلسفه بودیسم در میان انبوه رهآوردهایش، شعر ذن را معرفیکرد. فلسفه ذن در کسوت سادگی و بیآلایشی به دور از هرگونه تبلیغ کاذب کمک کرد تا مخاطبین ارتباط مثبت و مؤثری برقرار کنند. شعر ذن با قالبهای شعری نظیر تانکا و هایکو، حرفهای بزرگ را در قالبهای کوچک عرضه کرد. تانکا به اشعار کوتاه پنج خطی و سیویک هجایی و هایکو به اشعاری سه خطی و هفده هجایی اطلاق میشد. فلسفه معنایی شعر ذن همچون نظریه کوه یخ «همینگوی» معتقد است بخش عمده معنا در لایههای زیرین نهفته است.
مینیمالیسم ریشه در فلسفههای باستانی از جمله فلسفه رواقی یونان و آموزههای سنتی چینی دائوئیسم دارد. مفهوم مینیمالیسم برای اولین بار توسط حکیم یونانی «اپیکور» و پیروانش مطرح شد که به دنبال سادهزیستن با خرد و خویشتنداری و حذف خواستههای غیرضروری بودند. فلسفه چینی باستانی دائوئیسم نیز چنین آموزش میدهد که زندگی باید به ذات خود بازگردد و در حد آن تقلیل یابد تا زندگی آرامتری داشته باشیم.
رنسانس و کشف مجدد آن از فلسفههای کلاسیک، تأثیر عمدهای بر مینیمالیسم امروزی داشت. متفکران رنسانس مفهوم سادگی را پذیرفتند و از آرامش و تعادل بهعنوان ویژگیهای ضروری برای زندگی موفق حمایت کردند. این رویکرد به زودی مورد توجه قرار گرفت و از آن زمان به اصل اساسی جنبش مینیمالیسم بدل شده است و استفاده از آن را …