«جان بارت» نویسنده آمریکایی با رمانهایی که عمق و پیچیدگی فلسفی را با طنز گزنده، پرهیاهو و اغلب بداخلاق ترکیب میکند، شناخته شد. او به نوشتن داستانهای پسامدرن و فراداستانی شهرت داشت و معتبرترین و تأثیرگذارترین آثارش در دهه ۱۹۶۰ منتشر شد. ویژگی کار بارت آگاهی تاریخی از سنت ادبی و بازنویسی معمول پستمدرنیسم بود و در تضاد با ماکسیمالیسم و مینیمالیسم، «اقتصاد رادیکال ابزار هنری» و «ریاضت هنری» را عنوان کرد. اقتصاد رادیکالی شیوه صرفهجویی مفرط را ترویج میکند و در حوزه ادبیات و هنر، به معنای بهرهگرفتن از کمترین عناصر در بیان هنری معنا میشود. منظور از ریاضت هنری، عدم داشتن و استفاده است که بهطور طبیعی بهنوعی سادگی افراطی هم میانجامد؛ چراکه ریاضت در باطن اینگونه سادگی را طلب میکند.
ماکسیمالیسم و مینیمالیسم برای اولین بار با ظهور پستمدرنیسم آمریکایی در اواخر دهه ۱۹۸۰ مورد توجه قرار گرفتند. ماکسیمالیسم برخلاف مینیمالیسم بهدنبال درازنویسی بود؛ درحالیکه مینیمالیسم روش ایجاز را پیش داشت. مینیمالیستها بهعنوان فعالان حوزه کوتاهنویسی مطرح شدند و شهرتشان مدیون اختصارگرایی بود؛ یعنی کوتاهی طول جملات همراه با اقتصاد در سبک، در قالب شروط مینیمالیسم.
بارت در سال ۱۹۸۶ در روزنامه نیویورک تایمز مقالهای با عنوان «چند کلمهای در رابطه با مینیمالیسم» به چاپ رساند. این مقاله بستر شکلگیری و رشد مینیمالیسم را این موارد عنوان کرد: اوضاع افسرده آمریکا پس از جنگ با ویتنام؛ بحران انرژی مصادف با بحران حاصل از جنگ ویتنام؛ افت …