پشت هر جیغ داستانی هست، داستانی که به‌ندرت می‌شنویم<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

پشت هر جیغ داستانی هست، داستانی که به‌ندرت می‌شنویم

شخصی و مبهم بودن محتوا دلیلی بر «خالی از محتوا بودن» نیست

فصلنامه ترجمان علوم انسانی

۱۵ دقیقه مطالعه

bookmark
پشت هر جیغ داستانی هست، داستانی که به‌ندرت می‌شنویم

آتلانتیک — صبح روز ۲۵ اوت ۲۰۱۴، دختر ۱۶‌ساله‌ای را با وضع جسمیِ پیچیده‌ای به مرکز درمانی دانشگاه تگزاس رساندند. دختر نفس‌تنگی داشت، اما دردی در قفسۀ سینه حس نمی‌کرد. سابقۀ بیماری ریوی نداشت و تنفسش صدای غیرعادی نمی‌داد. اما وقتی پزشک اورژانس گردن و قفسۀ سینه‌اش را فشار داد صدایی شنید شبیه به صدای هم‌زدنِ دانه‌های برنجک در کاسۀ شیر. عکس رادیولوژی نشان داد که فضای پشت حلق، اطراف قلب و مابین ریه‌ها و قفسۀ سینه‎اش پُر از هوا شده و ریه‌هایش کمی جمع شده‌اند.

پزشکان از مشکل دختر سر درنمی‌آوردند تا اینکه خودش گفت شب قبل، در کنسرت گروه «وان دایرکشن» در دالاس، ساعت‌ها جیغ زده است. پزشکان به این فرضیه رسیدند که فشار ناشی از جیغ احتمالاً سوراخِ ریزی در دستگاه تنفسی‌اش ایجاد کرده است. مشکلش زیاد حاد نبود؛ برایش اکسیژن تجویز شد، یک شب هم برای مراقبت بیشتر در بیمارستان ماند و بعد از آن هم نیازی به پیگیریِ درمانی نداشت. اما، سه سال بعد، این اتفاق با تمام جزئیات نامعقول و وحشتناکش در قالب مقاله‌ای در مجلۀ اِمِرجنسی مدیسِن منتشر شد. پزشک سرگروه نوشت که چنین موردی «هنوز در کتاب‌های پزشکی بررسی نشده است». پزشکان با آسیب دستگاه تنفسی در خلبان‌های نظامی، غواصان و وزنه‌برداران آشنا بودند، اما این مورد اولین نمونه‌ای بود که نشان می‌داد «جیغ‌های ازته‌دل در کنسرت‌های پاپ» دقیقاً می‌تواند به همین صدمۀ جسمی منجر شود.

یافتۀ بی‌سابقه‌ای بود که جان می‌داد برای بخش‌های خبری: هم تیتر ساده و بی‌دردسری بود و هم شوخی فرهنگیِ قابل‌توجهی دربارۀ ذوق‌زدگیِ بیش‌ از حدِ دختران نوجوان. اتفاقی که قبلاً هجو و شوخی به شمار می‌رفت حالا به واقعیت پیوسته بود و، برای همیشه، با جدیت تمام در مجله‌ای پزشکی ثبت شده بود. از این …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در فصلنامه ترجمان علوم انسانی، شماره ۲۵ (زمستان ۱۴۰۱) منتشر شده است.