
کتاب اختلاف ویرانگر، فصل سوم — تعارضات، همچون آتشسوزی جنگلها، به شکلهای گوناگونی انتشار مییابند؛ بعضیها رفتهرفته فروکش میکنند، بعضیها تا دههها غیرفعال میمانند. دلیل این تفاوتها چیست؟ چرا بعضی تعارضات فوران میکنند، همچون بیماری شیوع مییابند و اجتماعات کاملی را در چنبرۀ اسارت خود میگیرند، حال آنکه برخی دیگر نیمجوش میشوند؟
چهار عامل میتوانند در تعارضها نقش آتشزنه را ایفا کنند. آتشزنهها عوامل شتابدهندهای هستند که باید در هر تعارضی از آنها برحذر بود:
ـ هویتهای گروهی
ـ تعارضآفرینان
ـ تحقیر
ـ فساد
این چهار آتشزنه به تعارض دامن میزنند و گسترشش را شتاب میبخشند. چنین عواملی باعث میشوند تعارض بیشازپیش معنادار و ضروری باشد که به همین دلیل سخت میتوان خللی در آن وارد ساخت.
اما این کار غیرممکن نیست. حتی تعارضات خشونتآمیز هم میتوانند فروکش کنند، تحملپذیر شوند و گاهی هم فایده به بار بیاورند. هرچه نباشد تعارض عمدتاً نیرویی در راستای نیکی است، چون ما را قادر میسازد از خود دفاع کنیم و نظرمان را بگوییم و آنها را به بهترشدن سوق میدهد. و البته برعکس.
برای تحقق چنین چیزی، آتشزنهها باید قدرت خود را از دست بدهند یا بهصورت خودخواسته و عمدی تخریب یا جایگزین شوند. گرههایی هست که باید گشوده شود. برای درک نحوۀ رهایی افراد از تعارضات خشن، باید دریابیم که چطور وارد چنین تعارضاتی میشوند.
«قضیه همیشه از چیزی که به نظر میرسه عمیقتره»
کرتیس تولر را از چهار سال پیش میشناسم و هیچوقت او را بدون کلاه بیسبال ندیدهام. کلاهش همیشه نو به نظر میرسد، گویی قبلاً هرگز آن را به سر نزده باشد. کرتیس مردی عضلانی، ورزیده و خوشاندام است.
هربار که همدیگر را میبینیم، اولش محتاط است. …