چرخه روایتی در داستان<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

چرخه روایتی در داستان

نقد روایی رمان «روز اول، روز آخر»

مجله داستان

۱۰ دقیقه مطالعه

bookmark

رمان «روز اول، روز آخر» نوشته «معصومه میرابوطالبی» با ترکیب عناصر ماجراجویی، تراژدی و موضوعات اجتماعی، به روایتی جذاب تبدیل شده است. حق‌طلبی، وفاداری، بلوغ فکری و پذیرش واقعیت‌های تلخ، این اثر را به یک ابزار مفید برای رشد شخصیت نوجوانان تبدیل کرده است. ژانر رمان واقع‌گرایانه با عناصر ماجراجویی، اجتماعی-خانوادگی و جنایی-پلیسی است. این ترکیب باعث شده تا داستان برای مخاطبان پربار باشد، چرا که ترکیبی از چالش‌های واقعی، ماجراهای جذاب و رشد شخصیت را در خود جای داده است.

تحلیل چندلایه رمان با رویکرد بینامتنی

پیرنگ و ساختار داستانی: پیرنگ این رمان خطی و مبتنی بر سفر قهرمانانه طراحی شده است. این سفر، با انگیزه یافتن پدر آغاز و به کشف حقایق تلخی درباره زندگی و مرگ پدر ختم می‌شود. از منظر روایتی، سفر مسعود و رضا مانند حرکت در جاده‌ای پر از پیچ‌وخم است که نمادی از بلوغ و رشد شخصیت است. این ساختار سفر با مفهوم بلوغ و پذیرش تلخی‌های زندگی هماهنگ شده و نقش برجسته‌ای در شکل‌دهی به شخصیت مسعود دارد. بااین‌حال، یکی از ضعف‌های داستان قابل پیش‌بینی‌بودن عناصر پیرنگ است. مواجهه مسعود با مرگ پدر هرچند که عاطفی و تأثیرگذار است؛ اما می‌توانست پیچیدگی‌های بیشتری داشته باشد تا از حالت کلیشه‌ای دور شود.

شخصیت‌پردازی: قهرمان داستان پویا طراحی شده است. مسعود در ابتدا نوجوانی ناامید و پر از خشم است. باغی را که برای خانواده‌اش ارزش دارد، تخریب می‌کند. این خشم ناشی از ناعدالتی‌ها و بی‌نظمی‌های زندگی‌اش است و نشان‌دهنده ذهن پرآشوب یک نوجوان. در طول داستان، او به تدریج به بلوغ می‌رسد و با پذیرش مرگ پدر و بازپس‌گیری حق مادرش، می‌آموزد که مسئولیت‌پذیرتر باشد. این تحول شخصیتی به‌خوبی پرداخته شده و می‌توان آن را …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۱۴۴ مجلهٔ همشهری (بهمن و اسفند ۱۴۰۳) منتشر شده است.