
مطالعۀ دینداری در ژاپن برخی از بنیادیترین پیشفرضهای ما دربارۀ دین را به چالش میکشد. پژوهشهای جامعهشناسی دین در ژاپن نشان میدهد بیش از هشتاد درصد این مردم به هیچ دینی اعتقاد ندارند. درعینحال، بیش از هفتاد درصد از آنها خود را پیرو آیین شینتو قلمداد میکنند و نزدیک به هفتاد درصدشان از پیروان آیین بودا هستند. چگونه ممکن است کسی هم بیدین باشد و هم پیرو دو دین متفاوت؟
ایان — از زمان پیدایش رشتههای انسانشناسی، جامعهشناسی و روانشناسی بدین سو، دین موضوع جذابی بوده است. چهرههای بنیانگذاری نظیر زیگموند فروید، امیل دورکیم و ماکس وبر همگی کوشیدند دین را تشریح و ردهبندی کنند و کارکردهای روانشناختی و اجتماعیاش را کشف کنند. مدتها پیش از ظهور علوم اجتماعی مدرن، فیلسوفانی نظیر گزنفون، لوکرتیوس، دیوید هیوم و لودویگ فوئرباخ در باب سرچشمههای دین تأمل و تدبر کردهاند.
یک قرن از تأسیس علوم اجتماعی میگذرد و هنوز علاقه به مطالعۀ دین کم نشده است، البته این مسئله دربارۀ اعتماد به نظریهپردازیهای کلان صادق نیست. امروزه افراد زیادی پیدا نمیشوند که تأکید فروید بر پیوند سرچشمههای دین با امیال جنسی ادیپی نسبت به مادر را بپذیرند. ممکن است ایدۀ وبر دربارۀ پیوند اخلاقیات کاری پروتستان و سرچشمههای سرمایهداری همچنان معتبر باشد، اما اکنون بهحق مقایسههای وسیعتر او بین دین و فرهنگِ جهانِ غرب و شرق را، به لحاظ تاریخی، نادرست و عمیقاً اروپامحور میدانند.
امروزه، به چنین دعاوی فراگیری دربارۀ دین با تردید مینگرند و، درعوض، نوعی نسبیگراییِ محدود رایج شده است. البته، اخیراً نیز یک رویکرد تجربی به مطالعۀ دین -موسوم به علم شناختی دین [۱]- دوباره دست به نظریهپردازی کلان زده است، از طریق طرح …