جورچین<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

جورچین

کیهان بچه‌ها

۳ دقیقه مطالعه

bookmark

نویسندگی در سه سوت!

کارشناس:حمیدرضا داداشی

بعضی داستان‌ها به‌قدری خوب نوشته می‌شوند و فکر اولیه (سوژه) آن‌ها به‌قدری خوب است که به دل می‌نشینند و خواننده را با خود همراه می‌کنند. داستان خانم « رمضانی»، یکی از همین داستان‌هاست.

همیشه به نویسندگان تازه‌کار و نوقلم توصیه می‌کنیم که درباره چیزهایی بنویسند که به سن‌ و سال بچه‌ها بخورد و هم‌چنین مشابه آن را تجربه کرده‌اند.

بعضی نویسندگان نوقلم، گلایه می‌کنند که فکر اولیه برای نوشتن نداریم و توصیه همیشگی ما به این دسته از نویسنده‌ها این است که به ماجراهای مختلف و روزمره فکر کنند. با سوژه‌ها و حتی اتفاق‌های تکراری زندگی بازی کنند. آن‌ها را بال ‌و پر دهند و با خیال بیامیزند و بعد بنشینند به نوشتن تا شاهد معجزه‌ای باشند که همیشه انتظارش را می‌کشیدند.

داستان «جورچین» فکر و سوژه ساده‌ای دارد، اما نویسنده موفق شده همین فکر ساده را به داستانی قابل قبول تبدیل کند. ما، نویسنده‌های نوقلم، قرار نیست که شاهکار خلق کنیم! ما، همین‌که در حد واندازه‌ خودمان بتوانیم داستانی بنویسیم، کار خود را انجام داده‌ایم.

در روز جشن تولد پارسا که وارد یازده سالگی‌اش می‌شد، تمام دوستانش آمده بودند و هر کدام هدیه‌ای براش آورده بودند.

ولی او از همه بیش‌تر هدیه دوست صمیمی‌اش، رُهام، را پسندیده بود. یک جورچین هزارتکه که تصویر شخصیت مورد علاقه پارسا، یعنی رستم‌دستان، در حال جنگ با اژدها بود.

وقتی جشن تولد تمام شد، پارسا با علاقه و اشتیاق فراوان شروع به درست ‌کردن جورچین کرد. هر چه‌ قدر پدر و مادرش به او گفتند: «پارسا جان، الان دیر وقته. فردا مدرسه داری. باشه برای یه وقت دیگه.»، پارسا گوشش بدهکار نبود. او لجبازتر از این حرفا بود. مثل …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شماره ۳۰۸۹ مجله کیهان بچه‌ها (تابستان ۱۴۰۱) منتشر شده است.