
خواندن این مطلب حدود نیم ساعت از شما وقت خواهد گرفت. طی همین نیم ساعت، حدوداً سه هزار نفر از فقر مطلق بیرون میآیند. در سال ۲۰۱۶، برای اولینبار، درصد انسانهایی که در فقر مطلق زندگی میکردند به زیر ده درصد رسید، و میزان سلامت، بهداشت و امید به زندگی انسانها از همیشۀ تاریخ بیشتر شد. آیا این آمارها کافی نیست برای تردید در این باور عمومی که همه چیز فقط دارد بدتر و بدتر میشود؟ احتمالاً نه.
گاردین — در پایان سال گذشته، هر کسی که نگاهی گذرا به تیترهای خبری انداخته باشد، با احتمال بسیار زیاد، نتیجه گرفته که همه چیز وحشتناک شده است، و تنها نگرش معنادارْ بدبینی ژرف است، که شاید با شوخطبعی خودخواهانه تعدیل شده باشد. مبنای این شوخطبعی آن است که اگر جهان قرار است نابود شود، پس بهتر است از فرصت باقیمانده لذت ببریم. بهطور طبیعی، برکسیت و انتخاب دونالد ترامپ برای بسیاری بزرگترین اسباب نگرانی بود. اما نیازی نیست که حامیِ ماندنِ انگلستان در اتحادیۀ اروپا باشید یا منتقد ترامپ تا احساس افسردگی کنید از کشتوکشتار در سوریه، مرگ هزاران تن از مهاجران در آبهای مدیترانه، آزمایشهای موشکی کرۀ شمالی، گسترش ویروس زیکا، یا حملات تروریستی در نیس، بلژیک، فلوریدا، پاکستان و جاهای دیگر، یا شبح تغییرات اقلیمی فاجعهبار که در پس همۀ چیزهای دیگر پنهان است. (و کل این ماجراها در صورتی است که حتی مرگهای سلسلهوارِ سلبریتیهای محبوب را به حساب نیاوریم که عملی برنامهریزیشده از سوی سال ۲۰۱۶ برای پاشیدن نمک به زخم به نظر میرسید: در طول چند ماه، دیوید بویی، لئونارد کوهن، پرینس، محمد علی، کری فیشر و جورج مایکل، و بسیاری دیگر، همگی، درگذشتند). و تا الان در سال ۲۰۱۷، تیترهای خبریِ انگشتشماری وجود داشته …