
روزگـاری، خانــوادههای ثروتمنـــد به فقـــرا فخـــر میفروختند که فرزندانشان آدابدان و توانمند تربیت شدهاند، اما فرزندان فقرا به حال خود رها شدهاند تا در کوچه و خیابان پرسه بزنند. حالا، با افزایش سواد و گسترش آگاهیهای عمومی، پدر و مادرهای فقیر هم وقت زیادی صرف کتابخواندن و پرورش استعدادهای فرزندانشان میکنند. بااینحال، اقشار بالادست جامعه هم بیکار ننشستهاند و عملاً تلاش برای تربیت بهتر به رقابتی توانفرسا تبدیل شده است، طوری که گاهی برخی از زوجها را به این نتیجه میرساند که نباید بچهدار شوند.
نیویورک تایمز — پدر و مادر شدن در آمریکا پرزحمتتر از گذشته شده است.
فقط طی چند نسل، والدین میزانِ زمان، توجه و پولی را که برای بزرگکردن بچهها صرف میکنند بهشدت افزایش دادهاند. مادرانی که مشاغلی خارج از خانه دارند، درست به اندازۀ مادران خانهدار در دهۀ ۱۹۷۰، از بچههایشان مراقبت میکنند.
میزان پولی که والدین برای بچهها خرج میکنند، که قبلاً وقتی بچهها در دبیرستان بودند به اوج میرسید، حالا وقتی بچهها کمتر از ۶ سال و بیشتر از ۱۸ سال دارند و بیستوخردهای ساله هستند به بالاترین حد میرسد.
رنه سنتیلز پسرش آیزاک را از وقتی که کودکی نوپا بود در کلاسهای آموزشی ثبتنام کرد. حتی الان که آیزاک ۱۲ساله است، وقتی در خانه باشد، رنه بهندرت او را میبیند.
خانم سنتیلز، که در شهر کلیولندهایتس در اوهایو استاد دانشگاه است، میگوید «تمام کتابهای مراقبت از کودک را میخوانم. وقتی پنجساله بود، در کلاس پیانو ثبتنامش کردم. در چهارسالگی، او را به تمرینهای فوتبال میبردم. دوومیدانی را امتحان کردیم؛ تمام درسهای شنا و هنرهای رزمی را گذراندیم. همه کاری کردم. معلوم است که کردم».
این نوع والدگری …