قاتل قصر شیشه‌ای<!-- --> | طاقچه
infinite

ویژه مشترکین بی‌نهایت

قاتل قصر شیشه‌ای

قسمت دوازدهم؛مجموعه داستان های حقوقی- جنایی:کاراگاه دِموربایا

کیهان بچه‌ها

۴ دقیقه مطالعه

bookmark

خلاصه قسمت قبل:

بعد از بازگشت دوباره کارآگاه به خانه آقای منوچهری، کارآگاه متوجه شد که هیچ کدام از اعضای خانه از مشاور آقای منوچهری یعنی کاووس جهان خوششان نمی‌آید و پرهام هم معتقد است که از وقتی که آن آدم وارد زندگی‌شان شده آن‌ها هیچ‌وقت نتوانستند برای خودشان زندگی کنند.

راوی اول:

بعد از اینکه به اتاقم برگشتم اولش میخواستم یکم استراحت کنم ولی آنقدر فکرم مشغول بود که نتونستم، برای همینم رفتم طبقه پایین تا دوباره با اون خدمتکار صحبت کنم چون بالاخره هرچی که بود اون هنوزم داشت یه چیزی رو از من مخفی میکرد و اونم این بود که چرا اون شب یواشکی از اتاق پوریا بیرون اومد و گفت که اون داروها رو از پوریا گرفته درحالی که اونشب اصلا پوریا توی اتاقش نبود؛ وقتی به پایین پله ها رسیدم اون خدمتکارو دیدم که داشت به طرف آشپزخونه میرفت، برای همینم خیلی سریع دنبالش رفتم اما وقتی به دم در آشپزخونه رسیدم متوجه شدم که اون داره با …

این نوشته‌ را پسندیدی؟

like
like

اطلاعات چاپ

این نوشته در شمارهٔ ۳۰۸۶ مجلهٔ کیهان بچه‌ها (تابستان ۱۴۰۱) منتشر شده است.