کتاب سیر حکمت و هنر مسیحی
معرفی کتاب سیر حکمت و هنر مسیحی
اثر حاضر کتاب اول از سیرحکمت و هنر مسیحی نوشته محمد مددپور است که با عنوان فرعی از عصر ایمان تا عصر خرد منتشر شده است.
درباره کتاب سیرحکمت و هنر مسیحی
بر اساس نظر بسیاری از متفکران، میتوان چهار دورهٔ تاریخی در زندگانی بشر غربی مشاهده نمود. این چهار دوره با توجه به معارف دینی و غیر دینی (ملل و نحل) عبارتاند از:
دورهٔ اول: دوران ماقبل یونانی (ربانی) که در آن تفکر معنوی و شهودی، غالب است. این دوره خود به دو دوره فرعی قسمت میشود: الف) دورهٔ دین و کتب آسمانی و عصر توحید (به تعبیر قرآنی عصر امت واحده). ب) دوره میتولوژی و پلیتئیسم (به معنی چند خداانگاری؛ عصری که بشر، خدایان متعددی را میپرستد. او در این دوره، متوجه ارباب انواع میشود.) صورت غالب معارف و مأثورات این عصر تئولوژیسم است.
دورهٔ دوم: دوران یونانی ـ رومی (جهانمداری) که در آن تفکر متافیزیک و فلسفی، غالب است و به کاسموسانتریسم تعبیر شده است. مسیحیان این دوره را به دورهٔ پاگانیسم، تعبیر کردهاند. بشر در این دوره به جای خدا یا خدایان، به عالم واقع اصالت داده و اولین صورت گرایش صرف به حیات دنیوی را به صورت کلی فرهنگی، تجربه کرده است. معارف و مأثورات این دوره را میتوان کاسمولوژیسم نامید.
دورهٔ سوم: دورهٔ تئیسم (خدامداری) که خدای واحد، مورد پرستش قرار گرفته و موضوع تفکر بشری است. در این دوره، گرایش به حیات دنیوی، مورد تجدید، تکفیر و تفسیق قرار میگیرد و زندگی مردمان، صورت دینی پیدا میکند و توجه به آخرت نیز از مسائل اساسی است.
دورهٔ چهارم: دورهٔ اومانیسم (بشرمداری) که انسان دائر مدار عالم، انگاشته میشود. در این دوره، جامعه به صورت مضاعف به فرهنگ صرفاً دنیوی، گرایش پیدا میکند.
نویسنده در این کتاب به بررسی هنر و حکمت در دور دوران اول و دم پرداخته است.
باب اول کتاب درباره دورهٔ اول: حکمت و هنر مسیحی: دورهٔ پاگانیسم (شرک): و کاسمولوژیسم یونانی ـ رومی است و باب دوم درباره دورهٔ دوم حکمت و هنر مسیحی: دورهٔ تئیسم (خدامداری): ئولوژیسم مسیحی است.
دراین کتاب میتوانید حکمت و هنر مسیحی را از دوره شکلگیری تا اقتدار و گسترش آن مطالعه کنید و شاخهها و مکاتب هنری گوناگون ان را بیشتر بشناسید.
خواندن کتاب سیر حکمت و هنر مسیحی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به تاریخ تمدن و تاریخ هنر مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب سیر حکمت و هنر مسیحی
هنر رومانسک
اروپای غربی در قرن دوازدهم و سیزدهم، شاهد ظهور دو هنر بزرگ مسیحی است. در این ایام، قرون تاریکی بربریت رفع شده و نهضت شمایلشکنی به پایان رسیده بود و دیگر نسبت بتپرستی به هنر دینی نمیدادند و کلیسا پذیرفته بود که صورتهای خیالی شمایلها و نغمات و سرودها و بنای عظیم کلیسا میتواند ایمان مسیحی را در دل عامه مؤمنان بیسواد تلقین کند. سمبولیسم دینی کنون، برجهای کلیسا را چونان حال مناجات مؤمنان رو به سوی آسمانها تلقی میکرد. خوف و مرگ به همراه جمال و بهاء الهی، جلال را قرین جمال میساخت. رمانیسک، اولین جلوهٔ این هنر بود. رمانسک، اصطلاحی است که نخستین بار در قرن نوزدهم بر سبک مسلط نیمهٔ دوم قرن یازده تا پایان قرن دوازده اطلاق گردید. سالهای ۱۰۵۰ تا ۱۲۰۰ دورهای است که هنر مسیحی به سبکی خاص روی میآورد. تجربیات بیزانسی، کارولنژی و اوتونی مقدمهای است برای پیدایی این سبک هنری.
در این دوران، اروپا نخستین بار بر اساس ایمان مسیحی متحد شد و کلیسای مسیحی توانست مدارِ وحدت اقوام و ملل مختلف اروپایی باشد. اصلاحات دینی که با اقدامات لئوی نهم و گرگوریوس هفتم آغاز گردیده بود، در این دوره نیز استمرار یافت. آنان توانستند زمینهٔ وحدت دینی و دنیوی غرب و از اینجا زمینههای تکوین جنگ صلیبی را فراهم سازند. نظام اشرافی فئودالیسم بالتمام به قدرت برتر خود ادامه داد. رهبانیت به اوج نفوذ خود در اذهان رسید و برترین موقعیت را در فرهنگ و هنر عصر پیدا کرد. ترکیب قدرت دنیوی اشراف و نفوذ معنوی رهبانان، در جهت تحولات این دوره بسیار مهم بود.
بر اثر مبادلات تجاری طی جنگهای صلیبی و سفرهای زیارتی به بیتالمقدس (اورشلیم)، روابط فرهنگی اسلام و مسیحیت نیز قوت گرفت. اروپاییان در پی آشنایی با جهان اسلام که طی نهضت ترجمه از فرهنگ یونانی بسیار بهرهمند شده بودند، توانستند هرچه بیشتر از دانش یونانی مسلمین بهره گیرند و نگرشی جدید نسبت به علم و فلسفهٔ یونان به دست آورند که در رونق مدارس اسکولاستیک بسیار مؤثر بود. بدینترتیب، دانش نسبتاً محدود عصر کارولنژی و اوتونی گسترش یافت و متفکران مسیحی، الهاماتی دیگر را به مثابهٔ محرکات لازمِ تطور فرهنگی و هنری کسب کردند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۵۶ صفحه