کتاب اثربخشی آموزش فعالسازی رفتاری بر کاهش افسردگی و پرخاشگری معتادان

اثربخشی آموزش فعالسازی رفتاری بر کاهش افسردگی و پرخاشگری معتادان کتابی نوشته شاهو فتحی در زمینه روان‌درمانی است که در انتشارات ماهواره به چاپ رسیده است.

 درباره کتاب اثربخشی آموزش فعالسازی رفتاری بر کاهش افسردگی و پرخاشگری معتادان

این کتاب با هدف بررسی اثر بخشی فعالسازی رفتاری بر کاهش افسردگی و پرخاشگری مردان مبتلا به اعتیاد (مواد مخدر و مواد محرک) در حال ترک شهرستان سنندج انجام شده است. روش پژوهش به صورت نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان معتاد در حال ترک، مراجعهکننده به مراکز سوءمصرف مواد مخدر شهر سنندج در چهار ماهه اول سال ۱۳۹۴ بود که تعداد ۳۰ نفر از معتادان در حال ترک به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب در دو گروه ۱۵ نفری جایگزین شدند...

خواندن کتاب اثربخشی آموزش فعالسازی رفتاری بر کاهش افسردگی و پرخاشگری معتادان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 دانشجویان و پژوهشگران رشته روان‌شناسی مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب اثربخشی آموزش فعالسازی رفتاری بر کاهش افسردگی و پرخاشگری معتادان

يکي از بزرگترین معضلاتي که در دورانهای مختلف همواره جوامع بشري را درگير مشکلات و پيامدهاي شوم خود کرده، پدیده اعتياد است. ماده مخدر فراوردهای شيميايي است که وقتي به صورت دود، تزريق، استنشاق و يا قرص مصرف میشود، خُلق يا رفتار را تغيير مي‌دهد و مجموعه ای از علائم شناختي، رفتاري و فيزيولوژيکي ايجاد میکند که به آن وابستگي میگویند.

 در وابستگي شخص عليرغم مسائل قابل ملاحظه مربوط به مواد، به مصرف آن ادامه مي دهد (هالجين و ويتبورن، ۱۳۸۷). اعتياد به مواد مخدر نتیجهی مصرف مكرر و مداوم ماده يا مواد تخدیر کننده و روانگردان تا حدگرفتاري شديد به آن است و فرد معتاد احساس میکند كه نمیتواند يا نمیخواهد استفاده از اين مواد را ترك و يا ميزان آن را كم كند و در صورت ترك آن معمولاً دچار مسموميت میشود (مرادي، ۱۳۸۱). رفتاردرمانيِ شناختي، رشد و توسعه جديدي در درمان روانشناختی، به شمار می‌آید. با این همه، در اين مدّت کم، توانسته است علاقه زيادي را در متخصصان باليني، به خود معطوف سازد.

 سه دليل عمده، براي اين علاقه وجود دارد. نخست آنکه روش‌های شناختي ـ رفتاري، برعکس ساير شکل‌های رفتاردرماني، مستقيماً با افکار و احساسات ـ که در تمامي اختلال‌های رواني از اهمیتی آشکار برخوردارند، سروکار دارد. دوّم آنکه رفتاردرماني شناختي، شکافي دارد که بسياري از درمانگران بين روش‌های صرفاً رفتاري و روان درمانی‌های پويا احساس می‌کنند، پُر می‌سازد. سوّم آنکه اين روش‌های جديد درماني، برعکس رواندرمانی پويا، پایه‌های علمي دارند و قابلیت بيشتري در ارزيابي فعالیت‌های باليني، از خود نشان می‌دهند (قاسم زاده، ۱۳۷۵). در فرايند برنامه ريزي براي درمان اختلال‌های افسردگي بود که رويکردهاي شناختي، توجّه اکثر درمانگران را به خود جلب کرد.

امروزه رفتاردرماني شناختي، کاربردهاي بس وسيع تري دارد و بسياري از آنها به مواردي مربوط می‌شوند که با استفاده از ساير روش‌ها نمي توان آنها را به سادگی درمان کرد. اين موارد عبارتاند از اختلال‌های اضطراب و وسواس، اختلال‌های خوردوخوراک، برخي از مسائل جسمي، جنبه‌هایی از ناتوانی‌ها در بيماران مبتلا به بیماری‌های رواني مزمن و نيز مسائل جنسي و زناشويي. 

در این فصل ابتدا در مورد اعتیاد، تاریخچه، نشانه‌ها، علت‌ها، عوارض در مشکلات با تأکید بر افسردگی و پرخاشگری و نشانه‌های آن و سپس روش‌های درمان این عوارض افسردگی و پرخاشگری با تأکید بر BA؛ و در نهایت پیشینه آورده می‌شود....