دانلود و خرید کتاب میناگران سیدعطاالله مهاجرانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب میناگران

کتاب میناگران، اثر عطاالله مهاجرانی، شرح اقامت چهل روزه نویسنده در لفکه و زندگی در رکاب مولانا شیخ ناظم حقانی و آموختن از او است که در قالب داستانی خواندنی نوشته شده است.

درباره‌ی کتاب میناگران

میناگران روایت اقامت چهل روزه عطاالله مهاجرانی در لفکه و جفت خوش حالان شدن است! مولانا شیخ ناظم حقانی شمع جمع لفکه بود و دوستداران و مریدان او از سراسر جهان به دیدارش می‌آمدند و از دریای مهر و حکمت او جرعه‌ای یا جرعه‌ها می‌نوشیدند. عطاالله مهاجرانی این چهل روز سکونتش را در قالب رمانی خواندنی به نام میناگران نوشته است. رمانی که نوشتنش به دنبال پاسخ دادن به یک پرسش آغاز شد: به دنبال چه هستی؟

میناگران روایتی آمیخته از واقعیت و رویا و حقیقت است. میناگران داستان زندگی و سلوک مولانا شیخ ناظم حقانی است. مهاجرانی در این کتاب از عشق، شوق و شور و راهیابی مریدانش از هر سوی جهان نیز روایت‌هایی نوشته است. 

کتاب میناگران را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به عرفان و کتاب‌های عرفانی و معنوی علاقه‌مند هستید، حتما از خواندن کتاب میناگران که خاطرات معنوی نویسنده است، لذت می‌برید.

درباره‌ی عطاالله مهاجرانی

سید عطاالله مهاجرانی در ۲ مرداد ۱۳۳۳ در اراک متولد شد. او نویسنده و سیاست‌مدار ایرانی است. مهاجرانی نماینده شیراز در دوره اول مجلس شورای اسلامی، معاون پارلمانی نخست‌وزیر در دوران نخست‌وزیری میرحسین موسوی، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، عضو شورای سیاستگذاری صدا و سیما و همچنین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دورهٔ اول ریاست‌جمهوری محمد خاتمی بود. عطاالله مهاجرانی مدرک دکترای رشته تاریخ دارد و مدتی عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس بود. عطاالله مهاجرانی آثار و تالیفات بسیاری دارد که از میان آن‌ها می‌توان به میناگران، سهراب‌کشان، بهشت خاکستری، حکایت همچنان باقیست و افسانه نیما اشاره کرد. او هم‌اکنون در بریتانیا سکونت دارد.

بخشی از کتاب میناگران

مولانامی گوید: «قرآن‌ به ‌اقیانوس‌ می‌ماند و هر واژه، مثل ‌قطره‌ای است. مگر در هر قطره ‌آب ‌صاف ‌نمی‌توان ‌با چشم‌ مسلح، هزاران ‌باکتری دید؟ هر واژه ‌قرآن ‌هم ‌سرشار از معانی ‌متعدد است. دست‌کم ‌می‌توان گفت‌که «ولی» برای ‌هر آیه ‌بیست‌وچهار هزار معنی‌ می‌شناسد.

مولانا می‌گوید: «کتابخانه‌ها انباشته از کتاب‌هایی است که پژوهشگران مسلمان درباره قرآن مجید نوشته‌اند. حتا غربی‌ها هم به پژوهش و نگارش درباره آیات قرآن مجید شروع کرده‌اند. حال اگر کسی دانش قرآنی خود را از خداوند بیاموزد، معلم او خداوند باشد، دامنه دانش و دانایی او چه گستره‌ای خواهد داشت؟ می‌دانم که درک این موضوع بسیار دشوار است».

به قول آیه‌ا... امامی خوانساری باید بین مدرک و مدرک وسیله ادراک متناسبی وجود داشته باشد، والا چه نسبت خاک را با عالم پاک و به‌قول شیخ محمود شبستری:

به عمق ذاتش خرد برد پی

اگر رسدخس به قعر دریا

یعنی نمی‌توان به فهم اشارات، لطائف و دقائق قرآن راه برد.

این پرسش مثل زخمی کهنه و دردی عمیق در دلم بود. منتظر مولانا که برای افطار به منزل آقا کاظم می‌آمد، بودیم. خانه را آب زده بودند. خانه قدیمی که عطر چوب در و پنجره اش به مشام می‌رسید، غرق یاس و محبوبه شب و کوکب و گل ناز و نیز ملکه شب بود.

انگار گربه‌ها هم در انتظارند. هشت گربه سیاه مخملی، با چشم‌های آبی و سبز و بنفش و قهوه‌ای روشن. مولانا می‌آید. در چارچوب در، با عمامه سبز، پیراهن راه راه سفید و قرمز کمرنگ و حیدری خاکستری ظاهر می‌شود. سوتک را از جیب در می‌آورد و توی آن می‌دمد. همگی ما به‌طرف در می‌رویم. عصا در دست راست و با دست چپ آرنج کاظم را گرفته است. پله‌های کوتاه سنگی را یکی‌یکی می‌آید. به طرف اتاق خودش راهنمایی می شود؛ اتاق بزرگی با دو نیمکت که روی آن پوست انداخته شده و قفسه‌های پر از کتاب‌های چاپ سنگی، خطی و بعضا جدید.

وقت افطار پرسیدم: مولانا! وقتی نوجوان بودم، در تفسیر عیاشی به این روایت برخورد کردم که قرآن عبارت و اشارت و لطائف و دقائق دارد. یعنی چی؟

مولانا سکوت کرد. چشمانش برق می‌زد. لبخند زد:

«عبارت»!؟ ریفی هندوانه سرچنگال زده بود. «عبارت این هندوانه را هم نمی‌شود فهمید!» هندوانه را ترکی گفت: «کرپوز (...Karpuz)

نظرات کاربران

فاطمه‌السادات شه‌روش
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

نصفه خوندم حوصله م سر رفت

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۴)
ازعدم‌ها سوی هستی هر زمان هست یا رب کاروان در کاروان
عبدالوهاب
ماها همیشه خدا، کار جسم می‌کنیم. به کوچه و بازار می‌رویم، خورد و خوراک می‌خریم، لباس می‌خریم، ماشین می‌خریم... همه‌اش کار جسم است. با دوستانمان درباره خانه و ماشین و ... صحبت می‌کنیم. این‌ها همه کار جسم است. روزها و سال‌ها می‌گذرد، ممکن است اصلا آدم به یادش نیاید که روحی هم دارد. روح لاغر و مردنی و جسم چاق و چله که راه و جا را بر روح تنگ کرده است.
عبدالوهاب
وقتی نمرود می‌خواست ابراهیم را بسوزاند، دستور داد در بیابان هیزم بسیاری انباشتند. مأمورانش مردم را وادار کردند که هرکس تکه‌ای هیزم بیاورد و بر آن کوه هیزم بیفزاید. دیدند که مورچه‌ای به سرعت می‌دود. از او پرسیدند که تو با این شتاب کجا می‌روی؟ گفت: «من قطره‌ای آب برداشته‌ام. می‌خواهم آتش نمرود را خاموش کنم». این همت بلند و آرمان فروزان مورچه است که خداوند گفتگوی مورچه را در رویارویی با سلیمان نقل می‌کند و سخن مورچه را تأیید می‌کند. کوچکتر از مورچه، حیوانی داریم؟ کمتر از یک قطره آب چیزی هست؟ مهم همان آتش انگیزه مورچه است. آتش انگیزه‌ای که به مورچه هویت می‌دهدو خداوند نام مورچه را در قرآن ذکر می‌کندو سوره‌ای به نام مورچه در قرآن ثبت می‌شود. خودتان را دست کم نگیرید. دیگران را هم دست کم نگیرید. خیال نکنید که شما فیل یا شیر هستید، و دیگران مورچه! ببینید داشتم چی می‌گفتم، رسیدم به مورچه. داستان در دل داستان و «خود حقیقت نقد حال ماست آن!
عبدالوهاب
و فی‌کل شیءله آیه تدل علی انه واحد همه پدیده‌ها فریاد می‌زنند، که آن‌ها یک اشاره‌اند. اشاره به خداوند که یکی است. همه عبارت‌های قرآن اشاره‌اند، آیه اند. قرآن هم یعنی خواندن؛ خواندن این اشاره‌ها.
عبدالوهاب

حجم

۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۹۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۳

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان