کتاب لوتکا

کتاب لوتکا نوشته‌ی داود طاهرنژاد اثری داستانی است که نشر زرنوشت آن را منتشر کرده است. این کتاب با روایتی از زندگی جوانی به نام مراد، در بستر روستایی نزدیک دریای انزلی، به مسائل هویت، خانواده، ریشه‌ها و تلاش برای یافتن جایگاه خود در جامعه می‌پردازد. داستان با توصیف فضای کارگری و زندگی روزمره ماهی‌گیران آغاز می‌شود و به تدریج به روابط پیچیده میان شخصیت‌ها، خاطرات گذشته و دغدغه‌های نسل جوان می‌پردازد. لوتکا با نگاهی به روابط میان نسل‌ها، تأثیر فقدان و خاطرات تلخ و شیرین، و همچنین تلاش برای معنا بخشیدن به زندگی، روایتی صمیمی و ملموس از زیستن در دل طبیعت و جامعه‌ای کوچک ارائه می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب لوتکا

کتاب لوتکا اثر داود طاهرنژاد داستانی معاصر است که در فضای روستایی شمال ایران و در کنار دریای انزلی روایت می‌شود. این کتاب با محوریت شخصیت مراد، جوانی که پس از مرگ پدرش به جمع ماهی‌گیران می‌پیوندد، به بررسی چالش‌های هویت، تعلق، و تلاش برای بازسازی زندگی پس از فقدان می‌پردازد. ساختار کتاب بر پایه‌ی فصل‌های کوتاه و پیوسته شکل گرفته و هر فصل بخشی از زندگی مراد، روابطش با مادربزرگ، همکاران و اهالی روستا را بازتاب می‌دهد. نویسنده با استفاده از زبان محاوره‌ای و توصیف‌های دقیق، فضای کارگری، سختی‌های معیشت، و روابط انسانی را به تصویر کشیده است. لوتکا نه‌تنها به مسائل فردی و خانوادگی می‌پردازد، بلکه به دغدغه‌های اجتماعی، مهاجرت، امید و ناامیدی، و نقش خاطرات در شکل‌گیری شخصیت انسان نیز توجه دارد. در این کتاب، گذشته و حال در هم تنیده‌اند و شخصیت‌ها با انتخاب‌ها و پشیمانی‌های خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. روایت، با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره و روابط میان نسل‌ها، تصویری ملموس از جامعه‌ای کوچک و پویای شمال ایران ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان لوتکا

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان لوتکا با ورود مراد، جوانی نوزده‌ساله و نحیف، به جمع ماهی‌گیران روستایی در کنار دریای انزلی آغاز می‌شود. مراد پس از مرگ پدرش، که حادثه‌ای تلخ در دریا برایش رخ داده، ناچار است برای تأمین معاش خود و مادربزرگش به کار سخت ماهی‌گیری روی آورد. او در محیطی قرار می‌گیرد که همکارانش نسبت به او بی‌اعتماد و گاه خصمانه رفتار می‌کنند؛ برخی مانند صادق، او را به خاطر گذشته‌ی پدرش و تفاوت‌هایش تحقیر می‌کنند و برخی دیگر مانند رضا و مرتضی، با نگاهی حمایتی‌تر به او می‌نگرند. مراد با وجود ضعف جسمانی و بی‌تجربگی، تلاش می‌کند جایگاه خود را در میان جمع پیدا کند. او با مشکلاتی مانند سنگینی کار، بی‌اعتمادی همکاران و خاطرات تلخ گذشته روبه‌روست. رابطه‌ی صمیمی او با مادربزرگ، که تنها بازمانده‌ی خانواده‌اش است، بخش مهمی از روایت را شکل می‌دهد. مادربزرگ با نگرانی و محبت، مراد را به ادامه تحصیل و رهایی از کار سخت تشویق می‌کند، اما مراد به دلیل شرایط مالی و احساس مسئولیت، ناچار به ادامه کار است. در طول داستان، مراد با چالش‌هایی مانند سوءاستفاده برخی همکاران، تلاش برای اثبات خود، و مواجهه با خاطرات پدرش دست‌وپنجه نرم می‌کند. حضور دختری غریبه و اتفاقات پیرامون او نیز به تدریج به داستان عمق بیشتری می‌بخشد. روایت با تمرکز بر جزئیات زندگی روزمره، روابط انسانی، و تلاش برای یافتن معنا در دل سختی‌ها، پیش می‌رود و مراد در این مسیر به تدریج به بلوغ و شناخت تازه‌ای از خود و محیط اطرافش می‌رسد.

چرا باید کتاب لوتکا را بخوانیم؟

لوتکا با روایتی صمیمی و ملموس، تصویری از زندگی در یک جامعه‌ی کوچک شمالی ارائه می‌دهد که کمتر در ادبیات معاصر به آن پرداخته شده است. این کتاب با پرداختن به موضوعاتی مانند فقدان، تلاش برای بازسازی زندگی، روابط میان نسل‌ها و چالش‌های هویت، فرصتی برای همدلی با شخصیت‌هایی فراهم می‌کند که در دل طبیعت و سختی‌های معیشت، به دنبال معنا و امید هستند. روایت جزئی‌نگر و شخصیت‌پردازی دقیق، امکان درک عمیق‌تری از دغدغه‌های نسل جوان و پیوند آن‌ها با گذشته را فراهم می‌کند. همچنین، لوتکا با نمایش فرازونشیب‌های زندگی و اهمیت روابط خانوادگی، مخاطب را به تأمل درباره ارزش‌های انسانی و نقش خاطرات در شکل‌گیری هویت فردی دعوت می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان داستان‌های اجتماعی، کسانی که دغدغه هویت، خانواده و روابط میان نسل‌ها را دارند، و افرادی که به روایت‌های بومی و زندگی در مناطق شمالی ایران علاقه‌مندند پیشنهاد می‌شود. همچنین به کسانی که تجربه فقدان یا تلاش برای بازسازی زندگی را داشته‌اند، این کتاب می‌تواند همدلی و الهام‌بخش باشد.