کتاب خرگوشی که می خواست پرواز کند

کتاب خرگوشی که می‌خواست پرواز کند نوشته‌ی رقیه ترکاشوند و با تصویرگری فاطمه سزاوار، داستانی کودکانه و آموزنده است که به موضوع تفاوت‌های فردی و ارزش‌گذاری بر توانایی‌های شخصی می‌پردازد. این کتاب توسط انتشارات نامه مهر منتشر شده است و با زبانی ساده و تصاویری رنگی، ماجرای خرگوش کوچولویی را روایت می‌کند که دوست دارد کارهایی فراتر از توانایی‌هایش انجام دهد. داستان در قالبی جذاب و قابل فهم برای کودکان، مفاهیمی مانند احترام به دیگران، گوش‌دادن به توصیه‌های بزرگ‌ترها و پذیرش خود را مطرح می‌کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خرگوشی که می خواست پرواز کند

خرگوشی که می‌خواست پرواز کند اثری از رقیه ترکاشوند است که با تصویرگری فاطمه سزاوار، در قالب داستانی کوتاه و کودکانه، به موضوعات مهمی چون تفاوت‌های فردی، احترام به دیگران و اهمیت تجربه و مشورت با بزرگ‌ترها می‌پردازد. داستان در یک جنگل شاد و پر از حیوانات مختلف اتفاق می‌افتد و شخصیت اصلی آن، خرگوش کوچولویی است که برخلاف توصیه‌های والدینش، همیشه دوست دارد کارهای متفاوت و گاهی خطرناک انجام دهد. ساختار کتاب ساده و خطی است و با روایت اتفاقات روزمره و چالش‌هایی که خرگوش با آن‌ها روبه‌رو می‌شود، پیام‌هایی درباره پذیرش خود و احترام به توانایی‌های دیگران را منتقل می‌کند. نویسنده با انتخاب شخصیت‌هایی مانند کلاغ، لاک‌پشت و مورچه، هرکدام را نمادی از ویژگی‌ها و توانایی‌های خاص قرار داده است تا کودکان بتوانند با آن‌ها همذات‌پنداری کنند و مفاهیم داستان را بهتر درک کنند.

خلاصه کتاب خرگوشی که می خواست پرواز کند

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با معرفی خرگوش کوچولویی آغاز می‌شود که به حرف‌های پدر و مادرش گوش نمی‌دهد و معمولاً کارهایی را انجام می‌دهد که دوست دارد، حتی اگر به ضررش باشد. او عادت دارد دیگران را مسخره کند و به توصیه‌های بزرگ‌ترها بی‌توجه است. یک روز در راه بازگشت از مدرسه، خرگوش کوچولو کلاغ سیاهی را می‌بیند که با دوستانش در آسمان پرواز می‌کند. خرگوش با تمسخر به کلاغ می‌گوید که زشت است، اما کلاغ با اعتمادبه‌نفس پاسخ می‌دهد و به توانایی پروازش اشاره می‌کند؛ چیزی که خرگوش از آن بی‌بهره است. خرگوش کوچولو که نمی‌خواهد کم بیاورد، ادعا می‌کند که او هم می‌تواند پرواز کند. این فکر تا شب ذهنش را مشغول می‌کند و تصمیم می‌گیرد با پارچه برای خودش بال درست کند. با وجود مخالفت مادرش و هشدارهای لاک‌پشت و مورچه، خرگوش کوچولو بر تصمیمش پافشاری می‌کند و در مقابل کلاغ و دوستانش تلاش می‌کند پرواز کند. اما نتیجه چیزی جز سقوط و زخمی‌شدن نیست. در ادامه، کلاغ و لاک‌پشت به او کمک می‌کنند و مادرش با مهربانی از او مراقبت می‌کند. خرگوش کوچولو متوجه اشتباهش می‌شود و قول می‌دهد که دیگر کسی را مسخره نکند و به حرف بزرگ‌ترها گوش دهد. در پایان، پیام داستان بر اهمیت پذیرش تفاوت‌ها، احترام به توانایی‌های دیگران و ارزش‌گذاری بر استعدادهای شخصی تأکید دارد.

چرا باید کتاب خرگوشی که می خواست پرواز کند را بخوانیم؟

این کتاب با داستانی ساده و قابل لمس، به موضوعات مهمی مانند پذیرش تفاوت‌ها، احترام به دیگران و ارزش‌گذاری بر توانایی‌های فردی می‌پردازد. روایت ماجرای خرگوش کوچولو به کودکان کمک می‌کند تا اهمیت گوش‌دادن به توصیه‌های بزرگ‌ترها و پرهیز از مقایسه خود با دیگران را بهتر درک کنند. همچنین، داستان به‌گونه‌ای طراحی شده است که کودکان را با پیام‌هایی درباره عواقب بی‌توجهی به هشدارها و تجربه‌کردن اشتباهات آشنا می‌کند. تصویرگری رنگی و جذاب کتاب نیز فضای داستان را برای کودکان دلنشین‌تر می‌کند و آن‌ها را به خواندن و دنبال‌کردن ماجرا ترغیب می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کودکان دبستانی، والدین و مربیانی که به دنبال آموزش مفاهیمی مانند تفاوت‌های فردی، احترام به دیگران و اهمیت تجربه و مشورت هستند، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کودکانی که گاهی دچار مقایسه خود با دیگران یا بی‌توجهی به توصیه‌های بزرگ‌ترها می‌شوند، مناسب است.