کتاب آن بیرون چه خبر است؟

معرفی کتاب آن بیرون چه خبر است؟

کتاب الکترونیکی «آن بیرون چه خبر است؟» (از مجموعه داستان‌های خوشمزه) نوشتهٔ زهرا نعمت‌الهی و با تصویرگری غزاله بیگدلو توسط انتشارات مهرسا منتشر شده است. این کتاب کودکانه با زبانی داستانی و تصاویر رنگی، به زندگی و ماجراهای یک انار و موجودات کوچک اطرافش می‌پردازد و اطلاعاتی دربارهٔ انار و محیط زیست آن ارائه می‌دهد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آن بیرون چه خبر است؟

«آن بیرون چه خبر است؟» داستانی کودکانه است که در قالب قصه‌ای ساده، دنیای یک انار و موجودات ریز و درشت اطرافش را به تصویر می‌کشد. کتاب با روایت بازیگوشی دانه‌های انار آغاز می‌شود و به تدریج پای شته‌ها، مورچه‌ها، کفشدوزک‌ها و زنبورها را به باغ باز می‌کند. در کنار روایت داستان، اطلاعات علمی و فرهنگی دربارهٔ انار، ویژگی‌های گیاهشناسی، کاربردهای سنتی و جایگاه آن در فرهنگ ایرانی نیز ارائه شده است. این کتاب در سال ۱۴۰۲ منتشر شده و بخشی از مجموعه‌ای با عنوان «داستان‌های خوشمزه» است که هدف آن آشناکردن کودکان با میوه‌ها و زندگی موجودات کوچک باغ است. تصاویر رنگی و جذاب، فضای کتاب را برای کودکان دلپذیرتر می‌کند و اطلاعات علمی را به زبانی قابل فهم در دل داستان جای داده است.

خلاصه کتاب آن بیرون چه خبر است؟

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با معرفی باغی سرسبز و یک انار پر از دانه‌های آبدار آغاز می‌شود. دانه‌های انار مشغول بازی هستند که ناگهان صداهایی از بیرون توجه‌شان را جلب می‌کند. شته‌ها برای خوردن انار به باغ می‌آیند و عسلک شیرینی از خود به جا می‌گذارند. مورچه‌ها که عاشق عسلک هستند، به دنبال شته‌ها راه می‌افتند. کفشدوزک نیز به دنبال شته‌ها می‌گردد تا آن‌ها را شکار کند. شیشک‌ها و زنبورها هم وارد ماجرا می‌شوند و هرکدام به دنبال غذای مورد علاقهٔ خود هستند. با ورود هر گروه از حشرات، نظم باغ تغییر می‌کند و هرکدام نقشی در چرخهٔ زندگی انار دارند. در نهایت، پس از رفت‌وآمد این موجودات، جشن کوچکی در باغ برپا می‌شود و همه از شادی می‌خندند. در بخش پایانی، اطلاعاتی دربارهٔ انار، ویژگی‌های گیاهشناسی، کاربردهای سنتی و جایگاه آن در فرهنگ ایرانی ارائه می‌شود.

چرا باید کتاب آن بیرون چه خبر است؟ را خواند؟

این کتاب با ترکیب داستان و اطلاعات علمی، کودکان را با دنیای شگفت‌انگیز باغ و نقش موجودات کوچک در زندگی گیاهان آشنا می‌کند. تصاویر رنگی و روایت ساده، یادگیری را برای کودکان جذاب‌تر می‌کند و آن‌ها را به مشاهدهٔ دقیق‌تر محیط اطرافشان تشویق می‌کند. همچنین، اطلاعات فرهنگی دربارهٔ انار و جایگاه آن در سنت ایرانی، به درک بهتر ارزش‌های بومی کمک می‌کند.

خواندن کتاب آن بیرون چه خبر است؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان پیش‌دبستانی و دبستانی که به داستان‌های طبیعت‌محور و آشنایی با زندگی گیاهان و حشرات علاقه دارند مناسب است. همچنین برای والدین و مربیانی که به دنبال کتابی آموزشی و سرگرم‌کننده برای معرفی مفاهیم علمی و فرهنگی به کودکان هستند، گزینهٔ خوبی به شمار می‌آید.

فهرست کتاب آن بیرون چه خبر است؟

- داستان باغ و انار: معرفی باغ، انار و دانه‌های آن و آغاز ماجرا با ورود شته‌ها و دیگر حشرات. - آشنایی با موجودات باغ: نقش شته‌ها، مورچه‌ها، کفشدوزک‌ها، شیشک‌ها و زنبورها در زندگی انار و تعامل آن‌ها با یکدیگر. - جشن باغ: پایان ماجرا با شادی و خندهٔ دانه‌ها و موجودات باغ. - اطلاعات علمی و فرهنگی دربارهٔ انار: توضیح دربارهٔ ویژگی‌های گیاهشناسی انار، کاربردهای سنتی، جایگاه فرهنگی و مناطق کشت آن در ایران و جهان. - آفت‌ها و مراقبت از انار: معرفی آفت‌های رایج انار و نقش موجودات باغ در کنترل آن‌ها.

بخشی از کتاب آن بیرون چه خبر است؟

«یکی بود. یکی نبود. باغ سرسبزی بود با درخت‌های قشنگ و میوه‌های رنگارنگ. و اناری بود پر از دانه‌های آبدار. روزی از روزها که مثل هر روز دانه‌ها داشتند با هم بازی می‌کردند، از آن بیرون صداهایی شنیدند. با خودشان گفتند: «آن بیرون چه خبر است؟» خش خش خش! شته‌ها با هم به گردش آمده بودند و برای ناهارشان انار خوش‌رنگ و خوشمزه‌ای پیدا کرده بودند. آنها از خوشحالی همه جا عسلک می‌پاشیدند. آن دور و رها بوی عسلک می‌آمد. گرومب گرومب گرومب! کفشدوزک داشت می‌رفت و می‌رفت که مورچه‌ها را دید. پرسید: «این دور و برها شته ندیده‌اید؟ خیلی وقت است شته نخورده‌ام.» مورچه‌ها گفتند: «دنبال ما بیا.» شیشک‌ها به دیدن شته‌ها آمده بودند. آنها هم مثل شته‌ها خیلی انار دوست دارند. ویز ویز ویزا! زنبورها هوس شپشک کرده بودند؛ شیشک‌های چاق و جَله. ویز ویز... شپشک‌ها هم از ترس زنبورها فرار کردند. حالا از شته‌ها و شیشک‌ها و از زنبورها و کفشدوزک خبری نبود که نبود. مورچه‌ها با آن همه عسلک جشن گرفته بودند که نم‌نمک صدایی آمد. «چه صدای قشنگی! آن بیرون چه جشنی به پاست!» و همه از خوشحالی خندیدند. خندیدند و خندیدند.