کتاب سرودهای زندگی

کتاب سرودهای زندگی نوشتهٔ مهرآور سروش کابلی (مرزبانی) و حاصل گردآوری آرزو زمانه سازی است. انتشارات گیوا این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی سرودهای زرتشت.

درباره کتاب سرودهای زندگی

کتاب سرودهای زندگی با زندگی‌نامهٔ مهرآور سروش کابلی آغاز شده و پس از پیشگفتار و دیباچه، «هفت واژهٔ مهم گاتایی و پایه‌های شخصیت انسان» و «واژه‌های گاتایی» را آورده و سپس ۱۷ سرود را در بر گرفته است. این کتاب که با یادداشت گردآورنده به پایان رسیده، گزارش «حسین وحیدی»، دانشمند ایرانی است که با پژوهش‌هایی که در سراسر زندگی‌اش کرده، زرتشت را بهتر از بسیاری از دانشمندان شناخته و به زبانی ساده دریافت‌هایش را با خوانندهٔ خود در کتاب «گات‌ها، سرودهای مینوی زرتشت گزارش دکتر حسین وحیدی» در میان گذاشته است. کتاب حاضر سرودهای زرتشت را همراه با نقد و تفسیر آن‌ها در بر گرفته است. زرتشت را رهبر و اصلاح‌گر دینی، فیلسوف و شاعری ایرانی دانسته‌اند که به پیروانش آموخت هستی میدان نبرد نیروهای خیر و شر است و انسان آزاد است جایگاه خود در این مبارزه را انتخاب کند. آموزه‌های او هستهٔ اصلی مزدیسنا را تشکیل داده است. زرتشت باور داشت که انسان موجودی آزاد است و در تصمیم‌گیری‌های خود اختیار دارد و می‌تواند انتخاب کند در کنار نیروهای روشنایی بایستد یا در صف نیروهای تاریکی. زرتشت این آزادی را هدیه‌ای از جانب اهورامزدا می‌دانست که از آغاز به انسان‌ها بخشیده شده؛ درعین‌حال او به‌خوبی درک می‌کرد که این آزادی می‌تواند به‌معنی آزادیِ گرویدن به نیروهای شر هم باشد.

خواندن کتاب سرودهای زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ سرودهای زرتشت پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سرودهای زندگی

«سرود دهم

سرود دهم مقدمه‌ای است برای اینکه ما دو نیروی مینوی سپنتا و نیروی مخالفش یا همان نیروهای نیک و بد را که زاییده اندیشه انسان است، بتوانیم بهتر دریابیم.

اینک سخن می‌دارم، گوش بدارید و بشنوید،

ای کسانی که خواهان شنودنید،

وای کسانی که از دور و نزدیک،

فرا آمده‌اید،

همه این گفته‌ها را نیک به یاد بسپرید،

مباد آنکه، آموزگار بد،

دگر باره زندگی شما را تباه کند،

و دروند با گفته‌های خود،

و با باورهای نادرستش،

شما را به گمراهی بکشاند.

گات‌ها، هات ۱۰ بند ۱ (یسنا ۱.۴۵)

در بیشتر موارد که زرتشت به آموزگار بد اشاره کرده است منظورش کاوی‌ها و کرپان‌هاست که دست‌اندرکاران مذهبی بودند. امروزه ما هم گرفتار رؤسا یا مسئولین مذهبی هستیم.

آموزگاران آموزه‌هایشان را چه خوب و چه بد، به ما آموزش می‌دهند.

شستشوی مغزی بسیار به آموزش شباهت دارد اما رؤسای مذهبی آموزش‌های بی‌منطق و اسطوره‌ای را با تکرار از دوران کودکی به خورد پیروان می‌دهند. این درسهای مذهبی را با ابزاری به نام ایمان و همچنین ترساندن از جهنم و وعدهٔ بهشت در جهان پس از مرگ، به خورد مردم می‌دهند، اینچنین زندگی مردم را به گمراهی می‌کشانند.

در نتیجه این ما هستیم که بین خوبی و بدی آگاهانه یکی را انتخاب می‌کنیم. خوب است که آگاه باشیم و فریب نخوریم.

اینک سخن می‌دارم از دو مینو،

که در آغاز آفرینش،

از آن دو،

مینوی پاک به دیگری گفت:

ما دو را،

نه اندیشه و نه آموزش،

نه خرد و نه باور،

نه گفتار، نه کردار، نه دئنا

و نه روان،

باهم سازگار و همراهند.

گات‌ها، هات ۱۰ بند ۲ (یسنا ۲.۴۵)»