کتاب سه جرم کیهانی (جلد دوم؛ جنگل تاریک)
معرفی کتاب سه جرم کیهانی (جلد دوم؛ جنگل تاریک)
کتاب جنگل تاریک نوشتهٔ سیکسین لیو (سیشین لیو) و ترجمهٔ شهناز صاعلی است. انتشارات کتابسرای تندیس این رمان علمی و تخیلیِ چینی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب جنگل تاریک
کتاب جنگل تاریک (سه جرم کیهانی، کتاب دوم) حاوی یک رمان است که داستان آن در تابستان ۱۹۸۴ میلادی میگذرد. با نزدیکشدن غروب آفتاب در شهرکی در حومهٔ دوبلین، مادرها کمکم فرزندانشان را به خانه فرا میخوانند، اما در آن شب گرم، سه کودک هرگز از جنگل تاریک و خاموش نزدیک شهرک به خانه باز نمیگردند. این رمان که اولینبار در سال ۲۰۱۵ منتشر شد، شما را با دختر ۲۶ سالهای به نام «لیونورا» آشنا و همراه میکند؛ دختری که نویسندهٔ داستانهای جنایی است و بر اثر یک دعوت به یک داستان جنایی وارد میشود. او در استودیوی کوچکش در لندن زندگی میکند و عاشق دویدن است. همهچیز آرام است تا اینکه او دعوتنامهای برای مهمانی مجردی دوستی از دوران دبیرستانش دریافت میکند. دوستی که ده سال است هیچ ارتباطی با هم نداشتهاند. رازی در گذشته وجود دارد که او را از تمام دوستانش در آن زمان جدا کرده است؛ رازی که او نمیخواهد از آن حرف بزند. بالاخره لیونورا تصمیم میگیرد به این سفر برود. او همراه دوستش «نینا» و سه نفر دیگر، مهمانان این آخر هفته هستند. این مهمانی ششنفره، یک مهمانی ساده نیست؛ اینجا جایی است که لیونورا با گذشته مواجه میشود.
کتاب حاضر از متن انگلیسی با عنوان «The dark forest» به پارسی برگردانده شده است.
خواندن کتاب جنگل تاریک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر چین و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره سیکسین لیو
سیکسین لیو در ۲۳ ژوئن ۱۹۶۳ میلادی به دنیا آمده است. او نویسندهٔ داستانهای علمی چینی و برندهٔ ۹ بار جایزهٔ گلکسی (معتبرترین جایزهٔ علمی - تخیلی ادبیات چین)، برندهٔ جایزهٔ هوگو ۲۰۱۵ (برای «مسئلهٔ سه بدنه») و جایزهٔ Locus ۲۰۱۷ (برای «پایان مرگ») بوده است. این نویسنده در سال ۱۰۸۸ از دانشگاه حفاظت از آب و انرژی الکتریکی در شمال چین فارغالتحصیل شد؛ سپس بهعنوان مهندس کامپیوتر در یک نیروگاه در استان شانشی مشغول به کار شد.
بخشی از کتاب جنگل تاریک
«لووجی و خانوادهاش آنتن موج گرانشی را در فاصلهٔ دور میدیدند، اما نیم ساعت دیگر هم باید رانندگی میکردند. تازه وقتی به آنجا رسیدند، به اندازهٔ عظیم آن پی بردند. آنتن، یک استوانهٔ افقی به طول یک کیلومتر و نیم و با قطر پنجاه متر بود که در فاصلهٔ دومتری از زمین آویزان بود. سطح آن صاف آینهای بود و نیمی از آن آسمان را منعکس میکرد و نیمی دیگر دشت چین شمالی را. آنتن مردم را به یاد چند چیز میانداخت: پاندول عظیم الجثهٔ در جهان سه جرم، گشودگی ابعاد پایین سوفونها و قطره. شیء منعکسشده، مفهومی سهخورشیدی بود که سهخورشیدیها هنوز سعی داشتند از آن سر دربیاوریم. به قول یک ضرب المثل معروف سهخورشیدی «پنهان کردن خود در میان یک نقشهبرداری پایدار جهانی، تنها راه ابدی ماندن است.»
آنتن در میان یک مرغزار بزرگ قرار داشت و واحه کوچکی در میان بیابان چین شمالی و این چمنزار بهطور خاص پرورش داده نشده بود. زمانی که سیستم امواج گرانشی کامل شد، شروع به فرستادن امواج بیوقفه و نامیزانی کرد که از امواج گرانشی ابرنواخترها، ستارگان نوترونی یا سیاهچالهها قابلتشخیص نبود. چگالی پرتو گرانشی روی اتمسفر تأثیر خاصی داشت: بخار آب بالای آن جمع میشد، در نتیجه در حومهٔ آنتن همیشه باران میبارید. گاهی باران تا شعاع سه یا چهارکیلومتری میبارید و یک ابربارانی کوچک و گرد در هوای بالای آنتن، مانند یک بشقاب پرندهٔ عظیم الجثه معلق بود و نور درخشان خورشید در حوالی آن منطقه از میان باران دیده میشد.
و در نتیجه آن منطقه با رویش گیاهان وحشی سرسبز شد. اما امروز لووجی و خانوادهاش از آن چشمانداز اثری نمیدیدند. در عوض میدیدند که ابرهای سفید بالای آنتن جمع شدهاند تا آنکه باد میوزید و آنها را از میله دور میکرد. اما باز ابرهای جدید مرتباً تشکیل میشدند و آن تکهٔ گرد در آسمان در مقایسه با ابرهای دیگر، یک کرمچاله به نظر بیاید. زیاو زیاو میگفت شبیه موی سفید یک پیرمرد غولپیکر است.»
حجم
۶۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه
حجم
۶۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب جلد دوم کتاب سه جرم کیهانی از همین نویسنده هست برای درک بهتر روند داستان بهتره اول جلد یک رو مطالعه کنید.
داستان از قسمت اول پیچیدهتر شده و به چیزی می.پردازه که واقعاً ترسناکه ...