کتاب افسونگران تایتان
معرفی کتاب افسونگران تایتان
کتاب افسونگران تایتان نوشتهٔ کورت ونهگات جونیر است که با ترجمهٔ عل اصغر بهرامی در انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
درباره کتاب افسونگران تایتان
به ثروتمندترین و فاسدترین مرد روی زمین، مالاکی کنستانت، فرصتی برای سفر فضایی به دنیاهای دوردست با زنی زیبا در کنارش ارائه میشود. کتاب افسونگران تایتان داستانی دربارهٔ فلسفهٔ وجودی انسان است که در بستری از داستانهای علمی تخیلی و طنز روایت میشود. در این کتاب مردی با سفینهاش وارد چالههای فضایی میشود و در زمان سفر میکند.
ونهگات در این کتاب هم از توانایی خود در ساخت دنیاهای علمی اما عجیب استفاده کرده و مفهوم زمان و فضا را بههمریخته تا داستانش را پیش ببرد.
افسونگران تایتان داستان تکاپوی آدمی در طلب معنای عالم است، در طلب یافتن معنایی برای معمای وجود خود است. افسونگران تایتان یک رمان وجودی است کندوکاوی در «بود و نبود» است و مثل اکثر آثار ونهگات بر بستر علمی حرکت میکند.
خواندن کتاب افسونگران تایتان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات آمریکا پیشنهاد میکنیم.
درباره کورت ونهگات
کورت ونهگات ۱۱ نوامبر ۱۹۲۲ در اینیدیانا پولیس ایندیا متولد شد و در ۱۱ آوریل ۲۰۰۷ در ۸۴ چشم از دنیا فروبست. او مقالهنویس و نویسندهٔ رمانهای تخیلی و فانتزی همراه با کمدی و طنز تلخ و سیاه است. او در جوانی پس از آنکه در رشتهٔ زیستشیمی از دانشگاه کورنل فارغالتحصیل شد جذب ارتش شد و در زمان جنگ جهانی دوم به اروپا اعزام شد. او خیلی زود به دست نیروهای آلمانی اسیر و در درسدن زندانی شد. او در این شهر شاهد بمباران این شهر توسط بمبافکنهای متفقین بود که بیش از ۱۳۵۰۰۰ نفر کشته به جا گذاشت.
بعد از پایان جنگ به آمریکا بازگشت و در رشتهٔ مردمشناسی تحصیل کرد. بعد از منتشرشدن اولین کتابش، پیانوی خودنواز، به نویسندگی تماموقت روی آورد و آثاری بینظیر مانند گهوارهٔ گربه، خدا شما را حفظ کند آقای رزواتر، سلاخخانهٔ شمارهٔ پنج، زمان لرزه و مجمعالجزایر گالاپاگوس خلق کرد.
بخشی از کتاب افسونگران تایتان
«مأمور پلیس سری به نشانهٔ تأکید تکان داد، و مرد با کلیدی که از جیب بیرون آورد به دست خود قفل در را باز کرد. مرد بهسرعت وارد ملک شد، و در را محکم با صدای درنگ پشت سر خود بست.
لیموزین رفت.
بالای در آهنی کوچک تابلویی نصب شده بود که میگفت: مواظب سگ باشید!
روی دیوار را شیشهٔ شکسته به صورت تیغ و خار در بتون کاشته بودند، و شعلههای آفتاب غروب تابستان میان پارهشیشهها جستن میکرد.
مردی که خودش وارد ملک شده بود تا آن روز نخستین کسی بود که از سوی خانم رامفورد برای حضور در صحنهٔ ظهور دعوت شده بود. مرد از دانشمندان بزرگ نبود. حتا تحصیلات چشمگیری هم نداشت. میانههای سال اول او را از دانشگاه ویرجینیا بیرون کرده بودند. وی ملاکی کنستانت اهل هولیوود از شهرهای کالیفرنیا بود، ثروتمندترین مرد آمریکا بود - و فاجری بدنام بود.»
حجم
۴٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه
حجم
۴٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۷۵ صفحه